4. از ديگر مصاديق تأويل در نقض كه البته در ديگر كتب تفسيرى شيعه نيز آمده است، تأويل (مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ) در حقّ حضرت على عليه السلام و زهراى مرضيه عليها السلام است. مؤلّف در جايى در شرح شأنيت تزويج على عليه السلام و فاطمه عليها السلام چنين مىنويسد:
در عالم از دور آدم تا به مُنْقَرَض عالم، چنين عروسيى نبوده است و نباشد. كجا بود؟ و كه را بُوَد؟ دلّاله ربّ العالمين؛ خطيبْ راحيل و مبشّر روح الأمين؛ پدرزن، سيّد المرسلين؛ داماد، خير الوصيّين؛ عروسْ، سيّدة نساء العالمين؛ عقدخانه، خُلد برين؛ مَهرنامه، قرآنِ مبين؛ اگر كور و كر نهِاى بشنو و ببين: (مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ * بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ * فَبِأيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ * يَخْرُجُ مِنْهُما اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ * فَبِأيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ). سعيدِ جبير - رضى اللَّه عنه - در تفسيرِ اين آيه چنين مىگويد كه مراد از (مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ) على و فاطمه - عليهما السلام - اند، (بَيْنَهُما بَرْزَخٌ) مصطفى - صلوات اللَّه عليه و آله - است (اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ) حسن و حسين اند - عليهما السلام - .۱
5. بسيارى از تأويلات معمولاً به نقل از «بعض المفسّرين» ذكر مىشود كه البته براى اكثر آنها مىتوان مأخذ و منبعى شيعى جستجو كرد:
و اين [ترابى بودن] تفاخرى عظيم است و لقبِ مدح است كه شيعت را «ترابى» خوانند. و اى بسا ناصبى خارجى مجبّر مشبّهى كه به قيامت فرياد مىكند: (يا لَيْتَنى كُنْتُ تُراباً)؛ يعنى ترابيّاً، على قولِ بعضِ المفسّرين. ۲
6. صاحب نقض در بحث معانى تأويلىِ (وَ التّينِ وَ الزَّيْتُونِ)، پس از آن كه مصاديقى را از كتاب فصولِ شيخ عبد الوهاب حنفى در اين باب نقل مىكند، همچون قولى كه مىگويد مراد از «تين» ابو بكر است و مراد از «زيتون» عمر است و «طور سينين» عثمان است، و «هذا البلد الامين» على است، از تفاسيرِ شيعى نيز اين روايت را نقل مىكند كه: مراد از «تين»، سوگند [است ]به حسنِ على، و مراد از «زيتون»، سوگند به