به صورتهاى مختلف و از جهات گوناگون به اين موضوع پرداختهاند كه در اين نوشتار، امكان پرداختن به تمام آنها وجود ندارد.
به طور كلّى مىتوان گفت كه متكلّمان شيعه در اين دو مسئله، به طور معمول با آنچه مرحوم عبد الجليل قزوينى به آنان نسبت داده، مخالف اند و با معتزله در اين دو امر، اختلاف اساسى و اصولى دارند.
ه . اسم و مسمّا
مرحوم عبد الجليل قزوينى، اسم را غير مسمّا مىداند و معتقد است كه اشاعره، اسم را عين مسمّا مىدانند.
«بسم اللَّه»، نام ذاتى است كه قادر است بر اصول نعم، و چون نعمت كرده باشد، مستحقّ شكر و عبادت باشد و خواجه، چون اسم و مسمّا يكى داند، هزار و يك خدايش لازم آيد و اسم از مسمّا باز نشناسد . و چون اسم، عين مسمّا باشد، نام فرعون، عين فرعون باشد و چون كلام، قديم باشد، مسمّيات قرآن، چون: فرعون و ابليس و قارون و هامان، همه قديم باشند؛ و خداى قديم باشد وتا كنون نُه قديم۱ گفته است در اين صورت، نُه صد هزار قديم لازم آيد.۲
اين مطلب - كه اسم، عين مسمّاست يا غير آن - ، در روايات اهل بيت عليهم السلام مورد بحث قرار گرفته است و ائمّه عليهم السلام به روشنى، بيان كردهاند كه اسم، غير مسمّاست و اگر اسم، عين مسمّا باشد، لازم مىآيد كه به تعداد اسم، مسمّا هم وجود داشته باشد و چون اسامى خداوند متعال متعدّد است، پس خداوند هم متعدّد خواهد بود.
در حديثى، ابو هاشم جعفر نقل مىكند كه مردى از امام جواد عليه السلام سؤال كرد كه آيا اسما و صفات خداوند متعال همان خداست؟ امام عليه السلام در جواب فرمود:
1.ايشان نُه قديم اشاعره را به اين صورت بيان كرده است: «ذات و قدرت و علم و حيات و اراده و ادراك و كلام و سمع و بصر» (نقض، ص۴۴۷).
2.همان، ص۴۹۰.