معرفت خدا، توحيد و اسما و صفات از ديدگاه مرحوم عبد الجليل قزوينى‏ - صفحه 189

گاه او را نخواهم شناخت.
خداوندا! حجّت خويش را به من بشناسان كه اگر او را به من معرّفى نكنى، از دين خود گم خواهم شد.
امير مؤمنان عليه السلام در پاسخ به سؤال جاثليق كه مى‏پرسد: «آيا خدا را به محمّد صلى اللَّه عليه و آله شناختى يا محمّد صلى اللَّه عليه و آله را به خدا؟»، بيان مى‏كند كه: «محمّد صلى اللَّه عليه و آله را به خدا شناختم، نه خدا را به محمّد صلى اللَّه عليه و آله». ايشان در باره نحوه اين شناخت مى‏فرمايد: «من وقتى محمّد صلى اللَّه عليه و آله را به مخلوقيت و حدوث شناختم، به خاطر حدودى كه از طول و عرض خداوند متعال در او ايجاد كرده است، دانستم كه ديگرى، او را تدبير مى‏كند و او مصنوع است».
فَعَرَفتُ أنَّهُ مُدَبَّرٌ مَصنُوعٌ بِاستِدلالٍ وَ إلهامٍ مِنهُ وَ إرادَةٍ كَمَا ألهَمَ الملائِكَةَ طاعَتَهُ وَ عَرَّفَهُم نَفسَهُ بِلا شِبهٍ وَ لا كَيفٍ؛1
پس دانستم كه او مصنوع و تحت تدبير ديگرى است. و اين شناخت، به راه‏نمايى و الهام و اراده الهى براى من پديد آمد، چنان كه خداوند، طاعت خويش را بر فرشتگان الهام كرد و خود را بدون هيچ شباهت و كيفيتى، به آنها شناساند.

امام صادق عليه السلام نيز مى‏فرمايد:
إنَّما عَرَفَ اللَّهَ مَن عَرَفَهُ بِاللَّه فَمَن لَم يَعرِفهُ بِهِ فَلَيسَ يَعرِفُهُ إِنَّمَا يَعرِفُ غَيرَهُ... فَمَن زَعَمَ أنَّهُ يُؤمِنُ بِما لا يَعرِفُ فَهُوَ ضالٌّ عَنِ المَعرِفَةِ لا يُدرِكُ مَخلُوقٌ شَيئاً إِلّا بِاللَّهِ وَ لا تُدرَكُ مَعرِفَةُ اللَّهِ إلّا بِاللَّهِ؛2
خداشناس، فقط كسى است كه خدا را به خود او مى‏شناسد. و كسى كه خدا را به خود او نمى‏شناسد، خدا را نشناخته و غير خدا را شناخته است... و كسى كه مى‏پندارد ايمان به خداى ناشناخته دارد، از شناخت، غافل و بى‏خبر است. مخلوق، هيچ چيزى را جز به واسطه خدا نمى‏شناسد و معرفت خدا جز به او درك نمى‏شود.

اين گونه - احاديث كه تعداد آنها فراوان است - ، به اين نكته اساسى تأكيد مى‏كنند

1.التوحيد، صدوق، ص‏۲۸۷.

2.همان، ص‏۱۴۲.

صفحه از 216