گاه او را نخواهم شناخت.
خداوندا! حجّت خويش را به من بشناسان كه اگر او را به من معرّفى نكنى، از دين خود گم خواهم شد.
امير مؤمنان عليه السلام در پاسخ به سؤال جاثليق كه مىپرسد: «آيا خدا را به محمّد صلى اللَّه عليه و آله شناختى يا محمّد صلى اللَّه عليه و آله را به خدا؟»، بيان مىكند كه: «محمّد صلى اللَّه عليه و آله را به خدا شناختم، نه خدا را به محمّد صلى اللَّه عليه و آله». ايشان در باره نحوه اين شناخت مىفرمايد: «من وقتى محمّد صلى اللَّه عليه و آله را به مخلوقيت و حدوث شناختم، به خاطر حدودى كه از طول و عرض خداوند متعال در او ايجاد كرده است، دانستم كه ديگرى، او را تدبير مىكند و او مصنوع است».
فَعَرَفتُ أنَّهُ مُدَبَّرٌ مَصنُوعٌ بِاستِدلالٍ وَ إلهامٍ مِنهُ وَ إرادَةٍ كَمَا ألهَمَ الملائِكَةَ طاعَتَهُ وَ عَرَّفَهُم نَفسَهُ بِلا شِبهٍ وَ لا كَيفٍ؛1
پس دانستم كه او مصنوع و تحت تدبير ديگرى است. و اين شناخت، به راهنمايى و الهام و اراده الهى براى من پديد آمد، چنان كه خداوند، طاعت خويش را بر فرشتگان الهام كرد و خود را بدون هيچ شباهت و كيفيتى، به آنها شناساند.
امام صادق عليه السلام نيز مىفرمايد:
إنَّما عَرَفَ اللَّهَ مَن عَرَفَهُ بِاللَّه فَمَن لَم يَعرِفهُ بِهِ فَلَيسَ يَعرِفُهُ إِنَّمَا يَعرِفُ غَيرَهُ... فَمَن زَعَمَ أنَّهُ يُؤمِنُ بِما لا يَعرِفُ فَهُوَ ضالٌّ عَنِ المَعرِفَةِ لا يُدرِكُ مَخلُوقٌ شَيئاً إِلّا بِاللَّهِ وَ لا تُدرَكُ مَعرِفَةُ اللَّهِ إلّا بِاللَّهِ؛2
خداشناس، فقط كسى است كه خدا را به خود او مىشناسد. و كسى كه خدا را به خود او نمىشناسد، خدا را نشناخته و غير خدا را شناخته است... و كسى كه مىپندارد ايمان به خداى ناشناخته دارد، از شناخت، غافل و بىخبر است. مخلوق، هيچ چيزى را جز به واسطه خدا نمىشناسد و معرفت خدا جز به او درك نمىشود.
اين گونه - احاديث كه تعداد آنها فراوان است - ، به اين نكته اساسى تأكيد مىكنند