و. كيفيت اطلاق اسما و صفات بر خداوند متعال
در باره چگونگى اطلاق اسما و صفات بر خداوند متعال، ميان عالمان و دانشمندان شيعى و غيرشيعى، اختلاف ريشهاى و اساسى وجود دارد و اين اختلافات، ناشى از اصول و مبانى معرفتشناسانه آنان در باره خلق و خالق است.
بنا بر يك نظريه، وجود خاصّ خداوند يا همان مقام احديت ذات الهى، هيچ اسم و رسمى ندارد.۱ بنا بر اين، اطلاق اسم يا صفتى نسبت به آن مقام، بىمعنا و نامعقول خواهد بود. بر همين اساس، شيخ احمد احسايى، معتقد است كه همه اسما و صفات الهى، يك معنا بيشتر ندارند و آن، عبارت است از ذات. ايشان قائل است كه صفات الهى، مترادف هستند.۲
برخى ديگر معتقدند كه وجود خالق و مخلوق و همين طور ديگر اوصاف و كمالات پروردگار متعال و خلق، در اصل و حقيقت، يكى هستند و هيچ تباينى ميان حقيقت وجود و كمالات خالق و مخلوق، از نظر اصل و حقيقت وجود و كمالات نيست و اختلاف و تفاوت، تنها در حدود و قيودى است كه در وجود غير خالقْ وارد شده است. لذا معتقدند كه نفى اين اتّحاد در اصل وجود و كمالات، موجب تعطيل در معرفت خواهد بود.۳
اين نظريه، در ميان عالمان، مشهور و معروف است و بيشتر متكلّمان شيعه و نزديك به اتّفاق فيلسوفان و نيز اكثر عارفان نيز به همين معنا معتقدند.
برخى از بزرگان با توجّه به پذيرش اين نظريه از جهت مفهومى و استعمالى، به
1.ر.ك: ايقاظ النائمين، ص۵؛ تفسير القرآن الكريم، ج۱، ص۵۲؛ الرسائل التوحيدية، ص۹، ۱۹ و ۲۸؛ الميزان، ج۶، ص۹۳.
2.ر.ك: شرح فوائد، ص۱۰۸؛ شرح مشاعر، ص۱۱؛ رسائل الحكمة، ص۵۰۰؛ جوامع الكلم، ج۲، ص ۷۸ - ۸۰.
3.ر.ك: كفاية الاُصول، ص۷۷ - ۷۸؛ منتخباتى از آثار حكماى الهى ايران، ج۱، ص۱۲۵ (پاورقى)؛ مرآة العقول، ج۲، ص۴۵؛ رياض السالكين، ج۱، ص۲۵۹؛ بدايع الحكم، ص۷۹؛ مجموعه آثار استاد مطهرى، ج۹، ص۴۵؛ شرح منظومه، ج۲، ص۸۳.