ملاحمى معتزلى است كه فيلسوفان را دشمنان پيامبران شمرده است:
و يقع لى ان اللَّه تعالى ما بعث رسولاً فى زمن من الأزمان إلّا [رد۱ على هؤلاء الفلاسفة و مقلّديهم. ثمّ ادبر عليهم و دعا إلى حقيقة ما يعتقده المسلمون فى دين الإسلام. فهم أعداء الأنبياء عليهم السلام فى كل زمان.۲
ب. ردّيهنگارى
ردّيه نگارى، از زمينههاى شناخته شده در متون و مكتوبات كلامى است. متكلّمان بنا بر وظيفه مدافعهگرانهاى كه در حوزه عقايد دينى بر عهده دارند، با نقد آرا و آثار افراد و گروههاى مخالف، از مبانى و آموزههاى دينى و مذهبى دفاع مىكنند. يكى از حوزههاى قابل توجّه مواجهه انتقادى متكلّمان امامى با فلسفه و فيلسوفان، نگارش ردّيههاى متعدّد عليه فلسفه و آموزههاى فلسفى است. اين متون گرچه در حوادث روزگار از ميان رفتهاند، امّا از نظر تاريخ كلام و مشخّصاً تعامل كلام و فلسفه، بسيار پراهميتاند. طرف ردّيهها گاه يك فيلسوف در يك مسئله فلسفى است، گاه صنف فلاسفه در يك يا چند مسئله فلسفى.
پيشينه ردّيهنگارى
جستجو در فهارس و كتابشناسىها راهى براى شناسايى آثار نگاشته شده، در تبيين، شرح يا نقد و نقض آراى فلسفىاست. آثارى كه متن آنها برجاى نمانده و از عناوين آنها مىتوان بيش و كم به موضوع يا زمينه آنها پى برد. بر اين پايه، پيشينه ردّيهنگارى به همان عصر ترجمه فلسفه باز مىگردد. در سدههاى دوم و سوم هجرى، متكلّمان بنامى داراى ردّيه بر فلسفه بودهاند. ردّيهنگاران برحسب تاريخ عبارت اند:
1. هشام بن حكم. وى ظاهراً نخستين متكلّمى است كه صاحب اثرى به نام كتاب
1.] اين واژه از سوى مصحّحان كتاب افزوده شده است؛ ولى نيازى بدان نيست چنان كه در قرآن كريم نيز تعبير (بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ) (سوره إسراء، آيه ۵) به كار رفته است.
2.تحفة المتكلّمين، ص ۸.