الردّ على أرسطاليس فى التوحيد۱ بوده است.
2. فضل بن شاذان نيشابورى (م 260ق). وى بنا بر شأن متكلّمى، صاحب آثار متعدّدى در حوزه كلام و ردّيه نگارى بوده است.۲ نام ردّيه وى عليه فيلسوفان، بنا بر ضبط نجاشى، كتاب الردّ على الفلاسفة۳ و بنا بر ضبط طوسى و ابن شهرآشوب، كتاب النقض على من يدعى الفلسفة فى التوحيد و الاعراض و الجواهر و الجزء است كه بيانگر مباحث و مسائل مورد نقد است.۴وى كتابى نيز با عنوان كتاب الاعراض والجواهر داشته كه رويكرد آن دانسته نيست. ۵
3. عبد اللَّه بن عبد الرحمان زبيرى. كتاب وى بنا به گزارش نجاشى كتاب الاستفادة فى الطعون على الأوائل والردّ على أصحاب الاجتهاد والقياس بوده است.۶
4. ابوالقاسم على بن احمد كوفى (م 352ق). وى داراى آثار متعدّدى در نقد نحلهها و فرقههاى غير امامى بوده است. در فهرست بلند تأليفات وى اثرى به نام كتاب الرّد على أرسطاطاليس ثبت شده است.۷
1.رجال النجاشى، ص ۴۳۴، ش ۱۱۶۴؛ فهرست، ابن النديم، ص ۲۲۴؛ الذريعة، ج ۱۰، ص ۱۸۳، ش ۴۰۵. در باره مخالفت هشام با فلسفه، يادكرد اين مطلب نيز سودمند است كه بنا بر گزارشى، هشام جان خود را به دليل مخالفت با فلسفه از دست داد. بنا به گفته يونس بن عبد الرحمان، يحيى بن خالد برمكى با ملاحظه طعن هشام بر فلاسفه، علاقهمند شد كه با سعايت نزد هارون، اسباب كشتن وى را فراهم كند. (رجال الكشّى، ج ۲، ص ۵۳۰).
2.شيخ نجاشى، فضل بن شاذان را از راويان ثقه امام جواد (و نيز امام رضا بنا برقولى) و از فقها و متكلّمان اماميه و ارجمند در ميان ايشان شمرده است. وى ردّيّههاى متعدّدى بر گروههاى فكرى و افراد مختلف چون اهل تعطيل، حشويه، ثنويه، برخى فرق غاليان، محمّد بن كرام، اصم (از متكلّمان معتزله) و حسن بصرى (در بحث تفضيل) نگاشته بوده است (ر.ك: رجال النجاشى، ص ۳۰۶ - ۳۰۷).
3.رجال النجاشى، ص ۲۰۶، ش ۸۰۴.
4.الفهرست، طوسى، ص ۱۹۸؛ معالم العلماء، ص ۱۲۶، ش ۶۲۷.
5.رجال النجاشى، ص ۳۰۷.
6.همان، ص ۲۲۰، ش ۵۷۵ .
7.همان، ص ۲۶۶، ش ۶۹۱. وى به نقل نجاشى در اواخر عمر به غلو كشيده شد و مذهبش فاسد گشت و كتابهاى بسيارى تصنيف كرد كه بيشتر آنها مبتنى بر فساد است.