كتاب «نقض» و اعتدال مذهبى‏ - صفحه 466

بزرگان يكديگر است. به‏حتم اگر شيوه عبد الجليل‏ها در آثار كلامى، معمول و منظور گردد، بدون ذرّه‏اى عقب‏نشينى از اصول و فروع مذهب، نزاعى برنمى‏انگيزد كه جان و مال مسلمانان را در آتش جنگ و فتنه بر خاكستر نشاند.
هنر عبد الجليل در نقض، اين است كه در عين دفاع صددرصدى از همه آراى خرد و كلان شيعه، سخنى نمى‏گويد كه كينه‏اى برانگيزد يا حرمتى بشكند. اين سخن به اين معنا نيست كه در زمانه تأليف نقض، شيعه و سنّى در صلح محض مى‏زيستند.۱ امّا در قرن ششم هجرى، كوشش بزرگانى همچون نظام الملك، بيش‏وكم ثمر داده بود و نوعى همگرايى دينى در سرتاسر جهان اسلام به چشم مى‏خورد. مبارزه اصلى حكومت سلجوقى نيز بيشتر با گروه‏هاى طاغى و برانداز، مانند اسماعيليان بود.۲
اهميت ديگر اين وجه وجيه نقض، انگيزه عبد الجليل از مراعات ادب قلم است. براى كسى كه كتاب ارزشمند بعض مثالب النواصب فى نقض «بعض فضائح الروافض» را به‏دقّت خوانده است، نمايان است كه اين شيوه مؤلّف، نه از باب تقيّه است و نه از باب تقريب؛ اگرچه سود تقريبىِ آن براى سده‏هاى پسين، بسيار است. ما مى‏توانيم نقض را اثرى تقريبى بدانيم،۳ امّا نمى‏توانيم انگيزه مؤلّف نقض را تقريب بخوانيم؛ زيرا هيچ نشانه‏اى وجود ندارد كه نشان دهد عبد الجليل، تقريبى است و در اين حرمت‏گزارى‏ها و انصاف‏ورزى‏ها، انگيزه‏هاى اجتماعى يا سياسى دارد. او همان‏گونه كه مى‏انديشيده است، مى‏نوشته و در آشكارسازى ضمير خود، پرواى تقريب و مانند آن نداشته است. اگر امروز ما مى‏توانيم از اين اثر، فوايد تقريبى صيد كنيم، به دليل ذات تقريبىِ شيعه در قرون نخستين است. دانشمندان شيعى در

1.در دوره قزوينى، اختلاف‏هاى كلامى ميان شيعه و سنّى آشكارتر شد، و چندين مرتبه ميان آنها جنگ‏هايى سخت در بغداد و شهرهاى ديگر درگرفت. ابن اثير چندين واقعه خونين ميان شيعه و سنّى را در حوادث سال‏هاى ۴۳۲، ۴۴۳، ۴۴۴، ۴۷۸ و سال‏هاى ديگر ضبط كرده است.

2.ر.ك: ايران و جهان اسلام، ص‏۲۲ - ۲۷.

3.براى نمونه، ر.ك: «وحدت گرايى اسلامى در انديشه شيعه اصوليه، الگويى از جريان اعتدالى شيعه، با تكيه بر كتاب النقض عبد الجليل قزوينى رازى»، على معمورى، مجله شيعه شناسى، بهار ۱۳۸۲، ش ۱، ص‏۶۹ - ۸۸.

صفحه از 482