كتاب «نقض» و اعتدال مذهبى‏ - صفحه 479

سخن آخر

يك. نقض، پيش از آن كه نقد اهل سنّت يا دفاع از اصول شيعه باشد، نقد كتابى است كه تهمت‏هايى را بر شيعه روا داشته و نياز به پاسخ بوده است. روى سخن او بيشتر با كسانى است كه شيعه اصولى را از غلات و حشويه جدا ندانسته‏اند.
دو. مؤلّف دانشمند نقض، بيش از مذاهب، به گرايش‏هاى افراطى در ميان آنها، پرداخته است.
سه. هنر عبد الجليل، آن است كه بدون ذرّه‏اى عقب‏نشينى از اصول مذهب، حرمت اصحاب و بزرگان اهل سنّت را پاس داشته است. دفاعيات او از اصول و فروع مذهب شيعه، بسيار جدّى و استوار است؛ امّا هرگز در دفاع از شيعه، قلم خود را به ظلم و جفا بر ديگران نيالوده است.
چهار. تشيّعى كه عبد الجليل از آن دفاع مى‏كند با آنچه در روزگار ما جارى است، در جزئياتْ تفاوت‏هايى دارد.
پنج. كتاب نقض را مى‏توان مدرسه شيعه اصوليه دانست و بر پايه آن با حشويه و اهل غلو احتجاج كرد؛ زيرا اين اثر، برايند و عصاره انديشه‏هاى شيعى در اعصار گذشته است و با استناد به آن مى‏توان سير انديشه شيعى را از قرن نخست تا اكنون، بررسيد. در اين بررسى، آشكار مى‏گردد كه چه افزوده‏هايى بر تشيّع تحميل شده است كه پيش‏تر نبوده است. نيز نمايان مى‏شود كه اكثر اين افزوده‏ها از سوى غاليان بوده است.
شش. عبد الجليل، در عين آن كه در برابر تهمت و افترا به شيعه، واكنش‏هاى تندى از خود نشان مى‏دهد، امّا هيچ‏گاه از جاده انصاف و اعتدال بيرون نمى‏رود و هماره حرمت بزرگان مذاهب و دانشمندان نامى هر مذهبى را نگه مى‏دارد.
هفت. نقض و صاحب آن، در حديثْ اهل درايت اند و در تفسير، نص‏گرا و تأويل‏گريز.
هشت. نقض را مى‏توان يكى از منابع تاريخى «تقريب مذاهب» شمرد؛ امّا قصد مؤلّف آن، تقريب نبوده است. در عين حال، مى‏توان اين كتاب مهمّ كلامى را

صفحه از 482