بررسى فرم زبانى كتاب «نقض» با اشاراتى به موضوعات محتوايى آن‏ - صفحه 383

است كه در شهور سنه خمسمائه كه پنجاه و شش سال است كه در قزوين فتنه‏اى پديد آمد و شهر جنگى ببود خواجه امام ابواسماعيل حمدانى - رحمةاللَّه عليه - به اصفهان رفت پيش سلطان محمّد و آن جا با ملاحده - لعنهم اللَّه - مناظره كرد و ايشان را منكوس و مخزول كرد ... . ۱
- روز بدر راست مى‏گويد على كجا بود كه وليد بن عتبه و طعيمه عدى را و نوفل خويلد را و كان من اشد المشركين و ابوقيس برادر خالد را تا به سى و پنج نفس همه را نه على كشت؟ و على آن جا كجا بود كه همه اصحاب و فريشتگان سى و پنج كافر را كشته بودند على به تنهايى سى و پنج كافر را كشته بود و مظفر شده؟ ۲

5. اشاره به عقايد گوينده‏

مؤلّف، جمله به جمله گفته‏ها را با استناد به اعتقاد خودِ مجبّران پاسخ گفته و نقض كرده است. استنادات گاه از كتاب خدا و گاه اشاره به سيره و روايات است. نويسنده كتاب، جبرى مذهب است و عبد الجليل او را مجبّر مى‏خواند، به همين دليل، جواب‏هاى خود را در ردّ وى با ارجاع به اعتقادات كلامى آنها بيان مى‏كند. اوّلين چيزى كه به آن اشاره مى‏گردد، اين است كه وى در ابتدا نوشته است: «پس بر سبيل اختصار بدان اى برادر ۳ كه مؤلّف به آن، ايراد گرفته است:
- امّا جواب اين لفظ كه بر سبيل امر اشارت كرده است كه «بدان اى برادر» آن است كه به مذهب اين قائل اين برادر بايد كه فاعل و مخيّر باشد و او را در فعل خويش اختيارى باشد تا بداند اگرنه اين امر و اشارت لغو و بى فايده باشد. ۴
- صحابه را - رضى اللَّه عنهم - گفتن و نوشتن بر مذهب مجبّره خطا باشد كه رضاى خدا چون در مشيت باشد اگر نخواهد راضى نباشد تا در اجراى الفاظ مذهب فراموش نكند. ۵

1.همان، ص ۳۶.

2.همان، ص ۱۶۸.

3.همان، ص ۸.

4.همان جا.

5.همان، ص ۱۲.

صفحه از 398