اخلاق و آيين جدل در كتاب «نقض» - صفحه 401

اعتقاد به ضرورت وجود نص بر امام معصوم تا پاى ناشُسته و گرمابه نديده يا كم‏گرمابه ديده برخى شيعيان؛ از پيشانىِ پينه بسته و سياه زاهدان شيعى تا نحوه تدفين و در گور كردن مردگان. وى در اين راه، نه تنها به همه چيز خرده مى‏گيرد، بلكه از هر گونه تشبيه و استعاره بهره مى‏جويد تا بطلان باورهاى شيعى را نشان دهد. در اين راه، گاه شيوه صورت شستن آنان را به گربه تشبيه مى‏كند، گاه بر اين نكته طعنه مى‏زند كه فُقّاع را حرام مى‏شمارند؛ امّا در مسجد مى‏خورند. گاه از اين كه معجزاتى براى امامان خود بر مى‏شمارند، حيرت مى‏كند و زمانى به دليل آن كه سنّت نماز تراويح را فروگذاشته‏اند، ملحدشان مى‏شمارد.
وى تا جايى پيش مى‏رود كه حتّى فقر و درويشى برخى از شيعيان را دليل نادرستى معتقداتشان مى‏شمارد و آنان را مانند جهودان، ترسايان، گبركان، و دهريان قلمداد مى‏كند. زمانى با كمترين شباهتى، حكم كافران را بر شيعيان جارى مى‏كند و به صِرف آن كه رايت يا پرچم سفيد دارند و ملاحده نيز چنين هستند، آنان را همسنگ مى‏شمارد.
در برابر اين شيوه پيكار و «شتم و لعن و زور و بهتان» كه «در كتبْ معتاد و معهود نبوده است»، ۱ عبد الجليل رازى تصميم مى‏گيرد تا پاسخى درخور و مفصّل به آن كتاب دهد. ارمغان اين كوشش، كتاب بعض مثالب النواصب فى‏نقض «بعض فضائح الروافض» است كه به كتاب نقض معروف شده است. وى كتاب را نه به شيوه ديگر آثار فنّى خود، بلكه به سبكى آسان‏ياب و ساده نوشته است «تا هر خواننده كه بخواند و هر نويسنده كه بنويسد و هر شنونده كه بشنود، از آن بهره تمام برگيرد و فايده بسيار حاصل كند». ۲
عبد الجليل قزوينى در آغاز نوشته خود، صورت نوشته مدّعى را از محتواى آن تفكيك مى‏كند و اولى را مى‏ستايد و در وصف آن مى‏گويد: «الحق عباراتى است درست و خوش و سهل»، با اين حال، بر نادرستى محتواى آن اين گونه تأكيد مى‏كند: «امّا كلماتى

1.همان، ص ۳.

2.همان، ص ۷.

صفحه از 434