نقدي بر مقاله (دروغ پردازان در حوزه حديث شيعه) - صفحه 124

3 ـ ايشان در صفحه172 در معرّفى «محمّد بن علىّ أبوسمينة» نيز گويد: «ابن وليد، رواياتى را كه محمّد بن احمد بن يحيى از ابوسمينة نقل مى كند، استثنا كرده و ضعيف ندانسته است». سپس مى افزايد: «نظريّه: از ابن وليد عجيب است كه از چنين فرد دروغگو و منحرفى، روايات را قبول مى كند!».
عرض مى كنم: در اينجا نيز، نويسنده محترم اندكى بى دقّتى فرموده اند. آرى، ابن وليد ـ چنانكه گذشت ـ آنچه را كه صاحب نوادرالحكمة از «ابوسمينة» روايت كرده، همه را استثنا نموده، لكن استثناى مردود و نه مقبول؛ ولا عَجَبَ!
4ـ با توجه به شرط قبلى نويسنده محترم در مقدمه بحث كه فرمودند: «سعى ما بر آن است كه تنها افرادى كه كذّاب يا جاعل بودنِ آنها محرز گرديده ياد شوند»، برخى از معرّفى شدگانِ اين مقاله، در عنوان «دروغ پردازان» نمى گنجند. زيرا افرادى مانند: «3ـ احمد بن محمّد ابوعبداللّه ـ 4ـ اسحاق بن محمّد بن احمد ـ و5ـ اسماعيل بن علىّ بن رُزين» و … تنها ضعيف يا «مختلف فيه» هستند، و هر ضعيفى لزوماً كذّاب و دروغ پرداز نيست؛ بويژه كه خود نويسنده در صفحه162(پاورقى25) نيز كلام ابن غضائرى را تنها مؤيّد دانستند نه دليل! و نسبت كذب و جعل به نامبردگان، تنها از سوى ابن غضائرى است.
والحمدللّه ربّ العالمين!

صفحه از 124