مرواريد نيل - صفحه 230

عقيل، «على» فرزند امام صادق(ع)، «عائشه» دختر امام صادق(ع) و «سيّده نفيسه» همسر اسحاق مؤتمن (پسر امام صادق ـ ع ـ)، از اماكن زيارتى قاهره هستند كه بعضاً سندهاى قابل اعتنايى هم دارند. ۱ مقبره مالك اشتر در 25كيلومترى قاهره، نيز از مكانهايى بود كه هيئت به زيارت آن توفيق يافت. اين زيارتگاه در منطقه «القلج» و در روستاى «الجبل الأخضر» واقع است، با گنبد و بارگاهى ساده و غريب، به همان غربت مالك و غريبى على(ع).

ديدار از «الجامع الأزهر الشريف»

صبح چهارشنبه (دوم تيرماه76)، طبق برنامه، به «الأزهر» ۲ و ديدار شيخ دكتر سيّدمحمّد طنطاوى رفتيم. الازهر كه مصريان صفت «شريف» را پيوسته به همراه آن بر زبان مى آورند، در دل قاهره قديم جاى دارد. ۳ از اين رو، در جايى تنگ و راه بندان، محصور شده است.
در آستانه درِ كوچك و قديمى جامع الازهر، گارد احترام و تشريفات آن، از هيئت، استقبال رسمى به عمل آورد و ما با گذر از راهرويى قديمى، به اتاق انتظار راهنمايى شديم. اندك زمانى بعد، به دفتر كار وسيع و نسبتاً ساده شيخِ الازهر وارد گشتيم و جناب سيد طنطاوى، خود تا نزديك در به پيشواز آمد، معانقه اى گرم و صميمى با آقاى رى شهرى و مصافحه اى دوستانه با يكايك برادران هيئت نمود و آقاى رى شهرى را در كنار خود نشاند.

1.دانشمندان بسيارى درباره اين زيارتگاهها كتاب نوشته اند. از جمله، شيخ حسن شبلنجى از علماى شافعى مصر در قرن سيزدهم، در فصل سوم كتابش (نورالأبصار، فى مناقب آل بيت النبىّ المختار)، اطّلاعاتى گرانبها به دست داده است. انگيزه اصلى تأليف اين كتاب ـ همانگونه كه خود در مقدّمه آورده ـ وفا به نذرى بوده كه مؤلّف به جهت شفاى چشمْ دردش در كنار مقبره «سيده نفيسه» كرده است. مصريان اين مكانها را همچنان پاس مى دارند و در كنار آنها، مسجد و عرصه و امكانات مورد نياز مى سازند. محبّت شديد مصريان به اهل البيت(ع)، موجب تشكيل گروهى به نام «جمعيّة النقابة» شده است.

2.الازهر با قدمتى هزارساله، پايدارترين يادگار حكومت شيعيان فاطمى در مصر است. بناى اين دانشگاه و مجتمع مذهبى كه نامش برگرفته از لقب دخت گرامى پيامبر اكرم(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س) است، در سالهاى ۳۵۹ـ۳۶۱ق، به همّت «گوهر» سيسيلى، سردار فاتحِ خليفه «المعزّ» فاطمى و بانى شهر قاهره، صورت گرفت و سپس در سال ۳۷۸ق، به يك آموزشگاه كامل و رسمى تبديل شد كه علاوه بر مسجد و رواقهاى پيشين، شامل كتابخانه، مدرس ها، آسايشگاههاى اساتيد و دانش پژوهان، زاويه قرائت و وعظ، و… مى گرديد و موقوفاتى به هريك اختصاص يافت. كرسى فقه و منبر خطابه و وعظ و مسند قضا، در الازهر، از آغاز تا ۵۶۷ق (هنگام غلبه صلاح الدين ايّوبى بر فاطميان در قاهره) به شيعيان (و عمدتاً شيعيان اسماعيلى) اختصاص داشت. اين مناصب، در دوره ايّوبيان و مماليك، به علماى شافعى و در عصر عثمانيان، به علماى حنفى سپرده شد. پس از فاطميان، تدريس ساير علوم (رياضيات، فلكيات، طب، فلسفه و…)نيز تدريجاً از رونق افتاد. اين آموزشگاه عالى اسلامى، تا سال ۱۲۸۸ق، به روش حوزه هاى قديم اسلامى اداره مى شد و از آن پس، نظام آموزشى و ادارى اش، رنگ اروپايى گرفت. در اين تاريخ، دولت عثمانى مصر، مدرسه قضات و كتابخانه اى جديد را ضميمه الازهر نمود و در اين جامع شريف، دارالعلوم (مركز تربيت معلّم) ايجاد كرد. از اين زمان بود كه مدرك فارغ التحصيلان الازهر، رسميّت يافت. سرانجام در ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م، «جامعة الازهر» (دانشگاه الازهر)، شامل سه دانشكده «شريعت»، «ادبيات عرب» و «الهيّات» بنا نهاده شد، كه زير نظر شيخ «الجامع الأزهر الشريف» اداره مى شود. اين دانشگاه، به تدريج، همچون عصر فاطميان، برخى رشته هاى جديد (مثل رياضيّات، منطق، فلسفه، و…) را نيز به رشته هاى خود افزود و صدها استاد زن ومرد را به خدمت گرفت؛ تا جايى كه در ۱۳۷۸ق/ ۱۹۵۸م، و در هزاره تأسيس دانشگاه، آموزش پيش دانشگاهى و همچنين آموزش مذهبى در كليه مدارس كشور را عهده دار شد. همزمان، به دستور شيخ وقت الازهر (شيخ محمود شلتوت)، كرسى فقه شيعه اماميّه در دانشكده شريعت، ايجاد گرديد كه گامى مهم در تقريب بين مذاهب اسلامى بود. بعدها، ديگر شيوخ الازهر (همچون: ابوزهرة، المدنى، الباقورى، الغزالى، و…) نيز اين شيوه را پسنديدند. (براى اطلاع بيشتر، رجوع كنيد به: الأزهر فى ألف عام، محمّد عبدالمنعم الخفاجى؛ الأزهر جامعاً و جامعةً، عبدالعزيز محمّد النشاوى؛ دايرةالمعارف تشيّع، ج۲، ص۸۹)

3.قاهره، پايتخت كهن مصر، به سال ۳۵۹ق/ ۹۶۹م، توسّط «گوهر» (جوهر الصّقلى)، سردار فاتح فاطميان، در ساحل شرقى نيل، بنياد نهاده شد و در طول قرنها به تدريج آنچنان توسعه يافت كه در شرق نيل به شهر فسطاط (اولين شهر اسلامى مصر) و جامع عمرو بن عاص و ويرانه هاى هليوپليس (عين شمس) و در غرب نيل به شهر جيزه و ويرانه هاى مِمفيس (پايتخت فراعنه) دامن گسترد و گفته مى شود كه هم اكنون، بيش از چهارده ميليون نفر را در خود جاى داده است.

صفحه از 245