مجاری علمی به نام الف باب در میان شیعیان با امام صادق علیه السلام سخن میگوید، ایشان عقیده وی را تأیید میکند و آنگاه که ابوبصیر از سر تعجب یا کنجکاوی میپرسد: «هذا و الله العلم!». امام علیه السلام در پاسخ میفرماید: «انه لعلم و ما هو بذلک...» و در پایان این حدیث طولانی «ما یحدث باللیل و النهار، الامر من بعد الامر و الشیء بعد الشیء الی یوم القیامة»۱ و۲ را _ که در برگیرنده تصحیح عقیده راوی و توجه او به گستره علم امام است _ به عنوان علم معرفی مینماید.۳ مقایسه این تعبیر با روایاتی که سایر محتوای علم امام را تبیین میکنند، تبیین عبارت «انه لعلم و ما هو بذلک» را روشن مینماید؛ چرا که علم ائمه مجموعهای است که مجاری و سرچشمههای آن شامل جفر، جامعه، الف باب، روح القدس، عمود نور، الهام و تحدیث و غیره است و در کنار یکدیگر متکامل میشوند. بسامد همه این علوم، به علاوه افزایش پی در پی آن، آگاهی آنی امام از همه حوادث روز و شب را به دنبال دارد. با کمک مجموعه احادیث مطرح در علم امام و سرچشمه آن میتوان گفت که علم انتقال یافته به امام علیه السلام در قالب الف باب، نمیتواند شامل تمام تفصیلات و جزئیات باشد. به نظر میرسد تعبیر «انه لعلم و ما هو بذلک» با جزئیات متناسب نیست؛ به ویژه این که در همه مراحل این روایت از تعبیر علم استفاده شده؛ نه یک جا، علم و یک جا، معلوم تا میان این دو بتوان تفاوت نهاد. مؤید این احتمال، آن است که در روایات غالباً صیغه مضارع برای ابواب بعدی که گشوده میشود به کار رفته است. همچنین جملات به کار رفته در روایات دلالت میکنند که این گسترش، پس از آن دریافت، نه همزمان با آن، محقق میشود. به کار بردن فاء۴ و همچنین چینش کلمات روایات چنین دلالتی را میرساند؛ مانند:
علمنی الف باب یفتح کل باب الف باب.۵
استودعت الف مفتاح یفتح کل مفتاح الف باب یفضی کل باب الی الف الف عهد؛۶
1.. میتوان ادعا کرد این که علم متکامل امام «ما یحدث باللیل و النهار» است، جزء مفاهیم انکار ناپذیر روایات ماست؛ چه آن که کلینی در سه روایت و صفار در هشت روایت بر این نکته پافشاری میکنند که «العلم»، «ما یحدث باللیل و النهار» است. (ر.ک: الکافی، ج۱، ص۲۲۵، ح۴ و ص۲۴۰، ح۱ و ج۴، ص۴۶۴؛ بصائر الدرجات، باب ما یبین فیه کیفیة وصول الألواح الی آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین، ص۱۳۹، ح۳ و ص۱۴۰، ح۵ و ص۱۴۶، ح۲۱ و ص۱۵۱، ح۳ نیز باب ما یلقی شیء بعد شیء یوماً بیوم و ساعة بساعة مما یحدث، ص۳۲۵، ح۳، ۴، ۵ و ۶).
2.. الکافی، ج۱، ص۲۳۸.
3.. مشابه این روایت: الخصال، ج۲، ص۶۴۸؛ الاختصاص، ص۲۸۲؛ بصائر الدرجات، ص۳۰۳، ح۳.
4.. علل الشرایع، ج۱، ص۱۵۹؛طرائف، ج۲، ص۵۱۸.
5.. امالی الصدوق، ص۶۳۶.
6.. امالی المفید، ص۳؛ ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۹۶؛امالی الطوسی، ص۶۲۵.