ترجمه منظوم « دعاي صباح » - صفحه 264

وبابك مفتوح للطلب والوغول

درهاى طلب گشاده اى در همه حالبر اهل طلب بهر حصول آمال
تا هر كه شود داخل درگاه وصالاز لطف به او فيض رسانى به كمال

وأنت غاية السؤل ۱ ونهاية المأمول

دروازه لطف تو بوَد دايم بازاز بهر دل خسته ارباب نياز
تو غايت مطلبى و اميد درازكار من سرگشته غمگين تو بساز

إلهي هذه أزمّة نفسي عقلتها بعقال مشيّتك ، وهذه أعباء ذنوبي درأتها برحمتك

اين است مهار نفس من اى جبّاربر خواهش تو بسته امش در همه كار
اين بار گناهان كه به دوشم دارمانداخته ام به رحمتت اى ستّار

وهذه أهوائي المضلّة ، وكلتها إلى جناب لطفك

اين است هوس هاى من اى ربّ كريمگمراه كنِ مقصد اين نفس لئيم
بگذاشتمش سوى جناب لطفتاى آن كه غفورى و ودودى و رحيم

فاجعل اللّهم صباحي هذا نازلاً علَيَّ بضياء الهدى والسلامةِ في الدين والدنيا

يا رب ز كَرَم ، صبح مرا نازل داربر روشنى هدايت دارِ قرار
بخشاى سلامتى مرا هم در دينهم در دنيا ز لطف خود اى غفّار

1.«المسؤول السؤل» لايطابق . منه رحمه الله .

صفحه از 268