و از جمله موهنات آن كتاب ، آن كه بعضى از رجال او از روافض و اماميه اند ۱ كه در نزد آن جماعت ، مجروح ، بلكه مُكفرند ، مثل معروف بن خربوذ (كه ابن حجر او را تضعيف كرده و احمد او را مجهول شمرده) و ابان [ بن ]تغلب ، و شيخ صدوق محمد بن بابويه ؛ چنانچه در انساب ، سمعانى تصريح كرده كه مراد از قمى كه در صحيح بخارى است محمد بن بابويه است ۲ و اسماعيل بن ابان شيخ بخارى و جرير بن عبد الحميد و خالد بن مخلد قطوانى و سعيد بن فيروز و سعيد بن كثير بن عفير ۳ و سعيد بن عمرو بن اَشوع و عباد بن العوام و عباد بن يعقوب و عبد اللّه بن عيسى بن عبد الرحمن بن ابى ليلى و عبد الرزاق بن همام و عبد اللّه بن موسى و عبد الملك بن اعين برادر زراره و على بن جعد و فضل بن دكين ابو نعيم و قطر بن خليفه و محمد بن حجادة الكوفي ۴ و محمد بن فضيل بن غزوان و ابو غسان مالك بن إسماعيل ، همه اينها در كتب ايشان متّهم اند به تشيّع و رفض ، ۵ و بخارى از ايشان روايت كرده و مانند اين جماعت است: هبيرة بن مريم كه كيسانى بود و عبد اللّه بن محمد بن حنفيه كه از سبائيه است ، چنانچه در فتح البارى تصريح كرده ، و از عجب اعاجيب آن كه بخارى با اين همه سستى در نقل و اعتماد بر خوارج و نواصب كفره به اتّفاق و مجاهيل بسيار ، شك در احاديث حضرت امام صادق عليه السلامكرده ، به جهت سوء ادبى كه يحيى بن سعيد بن قطان ، بالنسبه به آن جناب نموده و از اين جهت ، از
1.در مورد اين نكته رك : رجال الشيعة في أسانيد السنة ، محمد جعفر الطبسى ، قم: مؤسسه معارف ۱۴۲۰ق.
2.شخصى كه در انساب ذكر شده ، يعقوب بن عبد اللّه بن سعد قمى است (الأنساب ، ج۴ ، ص۵۴۴).
3.تهذيب الكمال ، ج۱۱ ، ص۳۶ .
4.همان ، ج۲۴ ، ص۵۷۵ .
5.هدى السارى ، ص۶۴۲ـ۶۴۳.