علما در آن شك نكرده و چند نفر ، اجماع نقل كرده اند و هر قولى كه مخالف است ، توهّم است ؛ و بعضى گفتند: پانزده روز پيش از عام الفيل ، و بعضى اين قول را ضعيف شمردند و بعد از اين كلمات مصنّف ، اشكالى وارد آورده بر جميع اين اقوال ، تا قول به اين كه ولادتْ بعد از ده سال از عام الفيل بود ، به منافات داشتن آنها به آنچه حافظ نيشابورى ذكر كرده ۱ كه نور مبارك حضرت رسول صلى الله عليه و آله در جبهه عبد المطّلب مى درخشيد و قصه اصحاب الفيل را نقل كرد و در مواضع بسيار ، ذكرى از آن نور شده و يكى از آنها سلام كردن فيل است بر نورى كه در ظَهر شريف او بود ، و اگر ولادت ، آن سال يا پيش بود ، نورْ منتقل شده بود به عبد اللّه و از او به آمنه عليهماالسلام و در جواب از بعضى نقل كرده كه خداوند ، اكرام كرد عبد المطّلب را كه ايجاد كرد در آن روز ، آن نور را در او ، و در مواهب ، ذكر كرده كه مشهور آن است كه ولادتْ بعد از فيل بود ؛ چه ، آن قصه مقدمه ولادت و ظهور بعثت آن حضرت بود. ۲ تمام شد آنچه مقصود بود از نقل عبارت اين كتاب.
فصل
قول به اين كه ولادت ، در روز دوازدهم بود و انتساب آن به اهل سنّت ، شهرتى پيدا كرده ، علاوه بر آن كه مستندش ضعيف است ، هنوز لباس امكان بر تن نپوشيده.
امّا اول كه ضعف مستند باشد ، پس معلوم شد كه آن ، منحصر بود در اجماع محكى و خبر مرسل ابن اسحاق ؛ امّا اجماع ، پس ظاهر آن است كه مستند او
1.المستدرك على الصحيحين ، ج۲ ، ص۶۰۰ به بعد.
2.السيرة النبوية ، ج۱ ، ص۹۳ـ۹۶.