از روشن شدن وجوه تبيين، قدرت تحليل و خلاقيت محقق نقش تعيين كننده دارد. بدون اين ويژگى كار تبيين ناتمام مى ماند. براى كسب مهارت در اين زمينه، دقت و تأمل بيشتر، مطالعه آثارى كه داراى تبيين هستند و تمرين شخصى مؤثر خواهند بود.
ناگفته نماند در مواردى كه چند وجه براى توضيح رابطه وجود دارد، بايد هر يك را مستقل از ديگرى در نظر گرفت و به تبيين آن پرداخت. در ادامه، به بررسى يك گزاره با استفاده از روش فوق مى پردازيم:
امام على عليه السلام مى فرمايد:
من كثر مناه قلّ رضاه؛۱هر كس آرزوهايش زياد شود، رضايت او كم مى شود.
در اين حديث دو مؤلفه وجود دارد؛ يكى آرزو و ديگرى رضامندى. رابطه اى كه ميان اين دو مطرح شده، اين است كه «كثرت آرزو» موجب «كاهش رضامندى» مى گردد. بنا بر اين سؤال اين است كه چه رابطه اى ميان كثرت آرزو و كاهش رضامندى وجود دارد و چگونه كثرت آرزو موجب كاهش رضامندى مى گردد؟
بدين منظور بايد ويژگى آرزوهاى دور را به دست آورد تا تأثير آن در رضامندى از زندگى مشخص شود. در قدم نخست، بايد تعريف دقيق و عملياتى از آرزوى دور به دست آورد. آرزوى دور يا طولانى ـ كه در ادبيات دين بيشتر با واژه «أمل» شناخته مى شود ـ ريشه در اميد دارد و لذا برخى لغت شناسان امل را به معناى اميد ۲ و انتظار ۳ دانسته اند. ۴ اين ويژگى موتور زندگى و عامل حركت انسان است. جهان با آرزو برپاست ۵ و انسان با آرزو زندگى مى كند. اگر آرزو از انسان گرفته شود، هيچ مادرى فرزند خود را شير نمى دهد، هيچ باغبانى نهال نمى نشاند، و هيچ كار ديگرى ديگرى صورت نمى گيرد و لذا آرزو رحمت الهى بر مردم است. ۶ اما مهم اين است كه اين ويژگى از حد خارج نشود و به بيراهه كشيده نشود. آنجا كه از آرزو به صورت منفى ياد شده، مربوط به مواردى است كه دچار آفت شده است. اين كاربرد منفى از آرزو در مواردى به كار مى رود كه چند ويژگى داشته باشد:
اولاً، پى در پى باشد و در هيچ حدى از آرزوها توقف نداشته باشد و با به دست آمدن هر آرزويى، آرزوى ديگر به وجود مى آيد؛ همين طور اين روند ادامه يابد. چنين افرادى در آرزو كردن و به دنبال نداشته ها بودن، سيرى ناپذيرند. ۷ در اينجا مهم نيست كه فرد چه دارد و چه ندارد، بلكه مهم اين
1.ررالحكم، ح۷۳۰۴؛ عيون الحكم والمواعظ، ص۴۲۴.
2.لعين، ص۵۴.
3.عجم مقاييس اللغة، ج۱، ص۱۴۰.
4.راى مطالعه بيشتر، ر. ك: فرهنگ نامه آرزو، ص۹ به بعد.
5.مام على عليه السلام : الدنيا بالامل (غرر الحكم، ح۲۳۵).
6.سول خدا صلى الله عليه و آله : انما الامل رحمة من اللّه لامتى، لو لا الامل ما ارضعت ام ولداً و لا غرس غارس شجراً (فرهنگ نامه آرزو، ص۲۱، ح۱).
7.لى عليه السلام : الآمال لا تنتهى (غرر الحكم، ح۶۳۹) و: الامل لا غاية له (همان، ح۱۰۱۰).