صيغه واحد مخاطب است . و بر اين تقدير ، معنا ظاهر نيست ؛ يعنى : اگر مرا سپرد حلم و سكون و تأنّى تو ، مرا بكَشند اميد و آرزوها! كه كنايه از نفس باشد .
۰.فَمَن المُقيلُ عَثَراتي من كَبَوات الهَوى ؟
۰.«مقيل» ، عفو كننده است و «عثرات» جمع عثرت و عثرت ، زلت ۱ است و لغزيدن و «كبوات» ، جمع كبوت است و كبوت ، صحّت ۲ نفس است ، مراد از لغزيدن ؛ يعنى : پس كه باشد عفو كننده لغزيدن ها و ذلّت ها! و مراد از سبب ، هواى نفس ، [ و ]مراد از لغزيدن و زلّت ۳ ، در رُبودن است از جناب حق ، گناهان .
۰.وَإنْ خَذَلَني نَصْرُكَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ والشَّيطان .
۰.«خِذلان» ، فروگذاشتن و «نصر» ، يارى كردن و «محاربه» ، با يكديگر حرب و نزاع نمودن ؛ يعنى : اگر فروگذارَد مرا يارى كردن تو وقت نزاع من با نفس و شيطان ، يا در وقت جنگ نفس با شيطان ، و اين جا مراد از نفس ، نفس ناطقه يا ۴ نفس مطمئنّه خواهد بود .
۰.فَقَدْ وكَلَني خِذْلانُكَ إلى حَيثُ النَّصَبِ وَالحِرْمان .
۰.«وَكَلَ» ، بازگذاشتن كار است ، و«نصَب» ، به فتح صاد ، به رنج و تعب ، و «حرمان» ، نااميد بودن ، و در بعضى «وكلتْنى» واقع شده ، چنانچه در «اَسلمتنى» گذشت ؛ يعنى : پس به تحقيق كه باز گذاشت مرا اين فروگذاشت تو به سوى تعب و رنج كه دورى است از درجات رحمت تو و نااميد ۵ بودن از بركات عنايت تو .
1.در نسخه «عزلت» كتابت شده است .
2.در نسخه چنين آمده ؛ ولى «كبوت» به معناى يك بار به رو افتادن است .
3.در نسخه «ذلت» كتابت شده است .
4.نسخه : با .
5.نسخه : نااميدى .