تحليلي درباره احاديث غيبت در كتاب الغيبة نعماني - صفحه 197

آيا دانشمندان شيعه مانند نعمانى و شيخ صدوق، احمد الكاتب را تصديق مى كنند؟ آيا اينان حيرت را نتيجه نبود فرزند براى امام عسكرى عليه السلام مى دانند؟ و آيا سرگردانى شيعه، به خاطر وصيت حضرت عسكرى عليه السلام به مادر ارجمندشان است؟
نعمانى با اين كه حيرت و سرگردانى را تصديق مى كند، امّا بر خلاف ادّعاى احمد الكاتب، وقوع اين حيرت را در نتيجه عدم توجّه به رواياتى مى داند كه از تك تك ائمّه اطهار عليهم السلام در باره غيبت و امتحان سخت آن وارد شده است. او مدّعى است تمام اين سردرگمى ها نتيجه دنبال نكردن احاديث مربوط به غيبت است. ۱ به همين جهت است كه نعمانى وظيفه خود مى داند كه بر اساس حديث منقول از ائمه صادق عليهم السلام ، به عنوان كسى كه خداوند ـ عزّوجلّ ـ بهره اى از علم به او موهبت كرده و او را به جايى رسانده كه ديگران را نرسانده است، آنچه را كه بر برادران دينى اش مشتبه شده، تبيين كند و آنان را از حيرت به راه درست رهنمون سازد و از منزل شك به نور يقين برساند. ۲ نعمانى كتاب خود را مى نويسد تا شيعيان را به اين احاديث توجّه دهد. البته وى اقرار مى كند تمام احاديث غيبت را كه فراگرفته، به خاطر بعد مسافت در دسترسش نبوده است و فقط احاديثى را كه در زمان تأليف در اختيارش قرار داشته در الغيبة آورده است. علاوه بر اين، نعمانى اذعان مى كند كه آنچه مردم در اين باره روايت مى كنند، بيش تر و بزرگ تر از آن چيزى است كه نقل كرده ام. ۳
شيخ صدوق (م 381 ق) نيز ضمن تصديق وجود اين حيرت، بر اين نكته تأكيد دارد كه عدم مراجعه به سخنان الهى ائمّه اطهار عليهم السلام موجب اين حيرت شده است. او هر شيعه حيران و سرگردانى را كه مى ديد، با ذكر روايات غيبت ـ كه توسط پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم و ائمه اطهار عليهم السلام بيان شده بود ـ معالجه مى كرد. اين امر به خوبى نشان دهنده عدم توجّه شيعيان حيران به ميراث روايى تشيع بوده است. ۴
پس هيچ كدام از بزرگان شيعه، بر خلاف آنچه احمد الكاتب ادّعا كرده است، علّت اين حيرانى و سرگردانى را نبودِ فرزند براى امام حسن عسكرى عليه السلام و وصيتشان به مادر ارجمندشان ندانسته و به چنين چيزى نيز معتقد نيستند. از دنيا رفتن نسلى كه امام را ديده و وجودشان را حس كرده بودند و احاديثشان را بين شيعه رواج داده بودند، و نيز رواج شبهات و سؤالات مخالفان، از ديگر علل حيرت شيعيان محسوب شده است. ۵

آغاز طرح مباحث مهدويت در اسلام

اين كه نكات مربوط به مهدويت و منجى آخرالزمان از چه زمانى در اسلام مطرح شده است، از

1.الغيبة، ص.۲ ـ ۲۲.

2.همان، ص۲۳.

3.همان، ص۲۹.

4.كمال الدين، ج۱، ص ۴ ـ ۶ .

5.پاسخ به شبهات احمد الكاتب، ص۳۸۵.

صفحه از 218