غربت و اغتراب - صفحه 25

ما بر اين عقيده‌ايم که غربت دوم در دوران ما رخ داده است و مشابهت‌هاي زيادي ميان غربت اسلام در صدر اسلام و غربت عصر ما در افکار و شعارها و فراخوان‌هاي جاهلي مشاهده مي‌کنيم و شاهد بازگشت جاهليت به زندگي و زدودن ارزش‌هاي اسلام از ساحت جامعه در عرصه وسيع جهان اسلام هستيم.
امّا فرق بين دو غربت آن است که غربت اول از کمي طرفدار و غربت دوم از ضعف مسلمانان است، نه از اندکي آنان.
روي احمد في المسند، عن ثوبان مولي رسول‌الله(: توشک أن تداعي عليکم الأمم من کل أفق کما تداعي الأکلة علي قصعتها. قال: قلنا يا رسول‌الله! أمن قلّة يومئذٍ؟ قال: انتم يومئذٍ کثير، و لکن تکونون غثاء کغثاء السيل ينتزع المهابة من قلوب عدوکم و يجعل في قلوبکم الوهن. قال: قلنا و ما الوهن؟ قال: حبّ الدنيا و کراهية الموت؛ ۱
ثوبان از پيامبر اسلام( نقل کرده است که فرمود: نزديک است که امت‌هاي ديگر از هر کرانه عليه شما جمع گردند؛ چنان‌که گرسنگان بر گرد سفره جمع شوند. گفتيم: اي رسول خدا، آيا [اين اجتماع دشمنانه] در چنان روزي به خاطر کمي مسلمانان است؟ فرمود: شما در آن هنگامه بسياريد، امّا مانند خس و خاشاک روي سيل هستيد و [خداوند] هيبت شما را از دل دشمنانتان برمي‌دارد و در دل شما «وهن» مي‌اندازد. عرض کرديم: «وهن» چيست؟ فرمود: دنيادوستي و بيزاري از مرگ.
اين حديث نشانه‌هاي غربت جديد را به تصوير مي‌کشد و از آن فهميده مي‌شود که غربت جديد با غربت اول تفاوتي اساسي دارد. غربت اول از کمي بود، آن‌گاه که مسلمانان گروهي اندک و تحت تعقيب در مکه بودند و غربت دوم از ضعف نفس مسلمانان است.

3. اقسام چهارگانه غربت

غربت گونه‌هاي ديگري چون غربت ديار، غربت تمدني، غربت گمنامي و غربت انس با خدا دارد.
دو غربت اول و دوم ناگزير است و غربت سوم و چهارم اختياري است.

1 ـ3. غربت از ديار

هجرت، حالت ديرينه‌اي در تمامي پيامبري‌هاي خداي تعالي است؛ زيرا همه فراخواني‌ها به يکتاپرستي با زور و خشونت از سوي مستکبران به منظور ريشه‌کني آن روبه‌رو شده است. و به خاطر آن که حاملان رسالت از فتنة شکنجه و دشمني، زورگويي و ستيزه‌جويي در امان باشند و رسالت از خطر ريشه‌کني سر به سلامت برد، ناچار از هجرت بودند تا آن‌که رسالت بتواند بر روي زمين جاي گيرد و سياست و جامعه و فرهنگ پديد آيد.

1.مسند احمد، ج۵، ص۲۷۸.

صفحه از 41