غربت و اغتراب - صفحه 27

و امروز حالت هجرت گسترده است، زيرا حالت هجرت با جهاد (ماقوتل الکفار) همراه است. هرگاه رويارويي با کفر بازگشت، هجرتي دوباره هم بازمي‌گردد و دايرة هجرت و دوري از وطن گسترده مي‌شود. رسول خدا( مرگ در غربت را، به خاطر سختي غربت و رنج طاقت‌فرساي آن، در شمار شهادت در راه خدا به حساب آورده است.
عن رسول‌الله(: موت الغربة شهادة؛۱پيامبر خدا فرمود: در غربت مردن، شهادت است.و عن رسول‌الله: و ما من مؤمن يموت في غربته إلاّ بکت عليه ملائکة السماء رحمة له، حيث قلت بواکيه، و فسح له في قبره بنور يتلألأ من حيث دفن إلي مسقط رأسه؛۲پيامبر خدا فرمود: و مؤمني نيست که در غربت بميرد، مگر آن‌که فرشتگان آسمان از روي رحمت بر او بگريند! آنجا که گريه‌کن کم داشته باشد و قبرش را براي او با نوري که از مدفن او تا سرزمين مادري‌اش پرتوافکن است، گشاده گردانند.
کسي که در غربت بميرد، پاداشش بر عهدة خداست. خداي تعالي فرموده است:
وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللّـهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَماً كَثِيراً وَسَعَةً وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِراً إِلَى اللّـهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمـَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللّـهِ وَكَانَ اللّـهُ غَفُوراً رَحِيما ؛ ۳و هر كه در راه خدا هجرت كند، در زمين اقامتگاه هاى فراوان و گشايش‌ها خواهد يافت؛ و هر كس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پيامبر او، از خانه اش به درآيد، سپس مرگش در رسد، پاداش او قطعاً بر خداست، و خدا آمرزندة مهربان است.
هنگامي که پيامبر خدا موسي( گريزان از فرعون و قوم او به سوي مدين مي‌رفت، با حالي‌که خداوند از آن ياد کرده است (او غريب، ترسان و گرسنه بود)، گفت: پروردگارا، تنها، بيمار و غريبم.
خداوند به دلش انداخت: تنها کسي است که همنشيني مانند من ندارد. بيمار کسي است که طبيبي چون من ندارد و غريب کسي است که ميان من و او داد و ستدي نيست.

2ـ1ـ3. آسيب‌هايي که هجرت را در عصر ما تهديد مي‌کند

هجرت، امروز حالتي گسترده است که آسيب‌هاي حقيقي مثل آسيب دور شدن آن را تهديد مي‌کند. امروز مهاجرت به غرب، خطر ذوب شدن و فرو رفتن در تمدن غربي را براي مسلمانان مهاجر (ترک وطن کرده) به دنبال دارد.
بر صاحب‌نظران و انديشمندان امروزي در جهان اسلام است که به مسلمانان در برابر دو خطر حقيقي که ستم‌پيشه‌گي حاکمان ستمگر در سرزمين آنها و نيز ذوب شدن در فرهنگ کشورهاي غربي که

1.معجم الحديث النبوي، ش۴۷۲.

2.بحارالأنوار، ج۶۷، ص۲۰۰.

3.سوره نساء، آيه۱۰۰.

صفحه از 41