غربت و اغتراب - صفحه 31

ثانياً، جايگزيني مؤسسات اجتماعي فاسد، مانند تلويزيون، مطبوعات فاسد، سينما و تماشاخانه با مؤسسات سالم مشابه آنها همان هدف را به صورتي سالم دنبال مي‌کند و ضامن مرزهاي الهي است.
يکي از بزرگ‌ترين عواملي که باعث همگرايي مؤمنان در چنين شرايطي مي‌شود، ايمان به خداست. ايمان به خدا احساس وحشت آنها را به انس و الفت بدل مي‌سازد و تنهايي آنها را به سوي ثبات و آرامش سوق مي‌دهد.
اميرمؤمنان( مردم را مخاطب ساخته و آنها را فراخوانده که در راه هدايت از کمي همراهان... وحشتي به دل راه ندهند:
ايها الناس! لا تستوحشوا في طريق الهدي لقلة اهله، فان الناس علي مائدة شبعها قصير و جوعها طويل؛۱
اي مردم، از کمي همراهان در راه هدايت وحشت نکنيد، زيرا مردم بر سفره‌اي هستند که سيري آن اندک و گرسنگي آن دراز است.

و مانند اين سفرة غذا ـ که سيري آن اندک و گرسنگي آن طولاني است ـ سزاوار نيست که مؤمنان را از سفره‌ الهي ـ که خداي تعالي براي مؤمنان آماده ساخته است ـ روي‌گردان کند. سفره حقيقتي که شايستگي جذب مؤمنان را دارد، سفرة قرآن است؛ اگرچه هواخواهان آن اندک باشند.
بايد هميشه به خاطر داشته باشند که ايمان حالت نادر و کميابي است و مؤمنان در مانند اين جاها اندک، نادر و کمياب‌اند. پس کمي تعداد، آنها را به عقب‌نشيني وا ندارد و ترسانشان نسازد.
عن قتيبة الأعشي قال: سمعت اباعبدالله الصادق( يقول: المؤمن اعزّ من الکبريت الاحمر، فمن رأي منکم الکبريت الاحمر؟۲مؤمن از کبريت احمر (اکسيري که کيمياگران به دنبال آن بودند) کمياب‌تر است. کدام يک از شما کبريت احمر را ديده‌ايد؟
وقتي که وضعيت بدين‌گونه است، پس به يقين، مؤمن در مانند اين محافل غريب است.
عن ابي جعفر الباقر(: المؤمن غريب، ثلاث مرات؛۳مؤمن غريب است. اين جمله را امام( سه مرتبه گفتند.

3 ـ 3. غربت گمنامي

نوع ديگري از غربت، گمنامي است. اين غربت، اختياري و پسنديده است و انسان مؤمن در آن از اسباب شهرت و درخشش دور مي‌شود. درخشش اجتماعي و سياسي و آوازة شهرت نزد مردم هرگاه براي خدا نباشد، به يقين، باعث هلاک انسان مي‌شود و ارادة او را نابود مي‌سازد و خواهي نخواهي او را از خداي تعالي غافل مي‌سازد... شهرت، سوزانندة عمر و تلاش است، مگر آن‌که در راه خدا باشد.

1.نهج‌البلاغه، خ۱۹۹.

2.الکافي، ج۲، ص۲۴۲.

3.همان.

صفحه از 41