غربت و اغتراب - صفحه 36

به قدرت و سلطان، دوري از خداست و نزديکي به شرکاي شيطان است». اين همان صورت منفي ناپسند قدرت است. امّا صورت مثبت قدرت آن است که به دنبال قدرتي باشد که به وسيلة آن حق را به پاي دارد و باطل را در هم بکوبد و بدين ‌وسيله رضاي خدا را به دست آورد. اين کار، هنگامي محقق مي‌شود که خود را براي خدمت به مردم آماده سازد، نه اين‌که به خاطر آن باشد که براي خود عظمت، خودبيني، احترام و شگفتي نزد مردم به دست آورد.
قدرت براي برپايي حق و خدمت به مردم پسنديده و ارزشمند است و لذا اينجاست که در قرآن دعا براي کسب قدرت، وقتي براي اين هدف باشد، وارد شده است:
وَاجْعَل لِي مِن لَدُنكَ سُلْطَاناً نَصِيراً ؛ ۱و به من از جانب خود قدرتي ياريگر عطا فرما.
زماني قدرت نکوهيده است که به قصد سرکشي، تظاهر به خوبي و افزون‌طلبي باشد. اميرمؤمنان در خطبة معروف شقشقيه مي‌فرمايد:
أما و الذي فلق الحبة و برئ النسمة لولا حضور الحاضر، و قيام الحجة بوجود الناصر، و ما اخذ الله علي العلماء ألا يقاروا علي کظة ظالم، و لا سغب المظلوم، لألقيت حبلها علي غاربها، و لسقيت آخرها بکأس اولها، و لألفيتهم دنياکم هذه ازهد عندي من عفطة عنز؛سوگند به خدايي که دانه را شکافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت‌کنندگان نبود، و ياران، صحبت را بر من تمام نمي‌کردند، و اگر خداوند از علما عهد و پيمان نگرفته بود که در برابر شکم‌بارگي ستمگران و گرسنگي مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رها مي‌نمودم و آخر خلافت را به کاسة اول آن سيراب مي‌کردم. آن‌گاه مي‌ديديد که دنياي شما نزد من از آب بيني بزي بي‌ارزش‌تر است.يقول ابن عباس: دخلت علي اميرالمؤمنين بذي قار و هو يخصف نعله، فقال لي: ما قيمة هذا النعل؟ فقلت: لا قيمة لها يا اميرالمؤمنين! فقال: و الله لهي احب الي من إمرتکم إلاّ أن أقيم حقاً أو أدفع باطلاً؛ابن‌عباس مي‌گويد: در سرزمين ذي‌قار به خدمت امام رفتم که داشت کفش خود را وصله مي‌زد. تا مرا ديد، فرمود: قيمت اين کفش چقدر است؟ گفتم: قيمتي ندارد. فرمود: به خدا سوگند، همين کفش بي‌ارزش نزد من از حکومت بر شما محبوب‌تر است، مگر اين‌که حقي را با آن به پاي دارم و باطلي را دفع نمايم.
وقتي به ديدة عبرت گرفتن به اين سه نکته توجه کنيم، مي‌فهميم که چارچوب شرعي گمنامي ‌پسنديده و کناره‌گيري ناپسند در شرع مشخص شده است. و آنچه دربارة فضيلت‌هاي گمنامي وارد شده، ناظر بر اين نکات است.

1.سوره اسراء، آيه۸۰.

صفحه از 41