زندگی نامه امام رضا علیه السلام - صفحه 33

و اگر امام عليه السلام نيز در مقام حكومتى قرار گيرد ، با زهد و تقوا ، وداع نموده ، جايگاه پيشين خود را از دست خواهد داد. در اين صورت ، او مى‏تواند جايگاه امام عليه السلام را در نگاه شيعيان ، مخدوش نمايد.
مأمون وقتى با عدم پذيرش امام عليه السلام روبه‏رو مى‏شود ، به اين انگيزه خود تصريح مى‏كند و به ايشان مى‏گويد:
اى فرزند پيامبر خدا! تو با اين سخنت مى‏خواهى اين كار را از دوش خود بردارى و آن را از خود برانى ، تا مردم بگويند : تو به دنيا بى‏رغبتى .
و امام عليه السلام پاسخ مى‏دهد:
به خدا سوگند ، از آن گاه كه خدايم مرا آفريده است ، دروغ نگفته‏ام و به خاطر دنيا ، در دنيا زهد نورزيده‏ام ، و من مى‏دانم تو چه مى‏خواهى . با اين كار مى‏خواهى مردم بگويند : على بن موسى الرضا به دنيا بى‏رغبت نبود ؛ بلكه دستش به آن نمى‏رسيد . آيا نمى‏بينيد چگونه ولايت عهدى را به طمع خليفه شدن پذيرفت؟۱
پاسخ امام ، خشم مأمون را برمى‏انگيزد و امام را به مرگ تهديد مى‏كند .
پس از پذيرش ولايت‏عهدى نيز براى برخى از شيعيان ، همچنان اين سؤال مطرح بود. آنان با تعجّب از امام عليه السلام مى‏پرسيدند:
اى پسر پيامبر خدا! مردم مى‏گويندكه تو ولى‏عهدى مأمون را قبول كردى با اين كه اظهار زهد [و بى‏ميلى‏] به دنيا مى‏كنى؟۲
امّا امتناع امام عليه السلام از سكونت در قصر ، خوددارى از تجمّلات، همسفرگى با فرودستان، هم‏صحبتى با فقرا و از همه مهم‏تر، پيش شرطهاى امام عليه السلام براى پذيرش

1.عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج‏۲ص ۱۵۲ ح ۳ ، علل الشرائع: ج‏۱ ص‏۲۳۷ ح‏۱ ، الأمالى ، صدوق: ص‏۱۲۵ ح‏۱۱۵.

2.ر . ك : ح ۲ .

صفحه از 46