پژوهشی درباره اصول اربعمأة - صفحه 211

اربعمأة يا درج مكرر آن در يك يا دو اصل آن ـ با طرق و سندهاى مختلف ـ يا حداقل وجود آن در يكى از اصول متعلق به اصحاب اجماع بوده است. ۱
و سپس يادآور مى شود:
مشايخ ما گفته اند كه از سيره صاحبان اين اصول يكى آن بوده كه وقتى حديثى از يكى از امامان مى شنيدند به ثبت آن در اصول خود اقدام مى كردند تا مبادا نسبت به تمام يا قسمتى از حديث فراموشى پديد آيد. ۲
ميرداماد مى نويسد:
از عادت و روش اصحاب اصول يكى آن بود كه هرگاه حديثى را مى شنيدند بدون تأخير به ثبت آن اقدام مى كردند.
و در جاى ديگر نتيجه گيرى مى كند:
بايد دانست كه اخذ حديث از اصول صحيح و مورد اطمينان يكى از اركان صحت روايت است. ۳
مرحوم آقا بزرگ در مقدمه اى كه بر معرفى اصول نگاشته متذكر مى شود:
از امور واضح و مسلم است كه احتمال خطا و اشتباه و سهو و نسيان و غيره در اصلى كه بدون واسطه و يا حداكثر با يك واسطه از سخنان امام فراهم شده به مراتب كمتر است از كتابى كه خود منقول از كتب ديگر باشد؛ زيرا در هر مرتبه كه نقل سخن از كتابى به كتاب ديگر صورت مى پذيرد، احتمال درج مطالب مازاد بر اصل محتواىِ كتاب وجود خواهد داشت. بنابراين، اطمينان به اينكه الفاظ مندرج در اصول روايى، همان الفاظ امام(ع) باشد به مراتب بيشتر است از الفاظ كتب و مصنفاتى كه خود از اين اصول پديد آمده است. پس اگر مؤلف اصل از راويان معتمد و واجد شرايط قبول روايت باشد، در اين صورت حديث او ضرورتاً حجت

1.به نقل از دائرة المعارف الاسلامية الشيعية، ج۲، ص۳۷

2.همان.

3.الرواشح السماويه، ص۹۸ و ۹۹

صفحه از 217