حضور بانوان در نقل حديث غدير - صفحه 174

مى كنم و ميان خويشان صلح و صفا برقرار مى كنم.
گفت: اگر اينها را به تو بدهم، آيا پيش تو جايگاه على بن ابى طالب را خواهم يافت؟ [دارميه در پاسخ يادآور چند ضرب المثل گويا و دندان شكن شد:] آب، امّا نه چون «صدّاء» [كه گواراترين چشمه است] چراگاه، امّا نه چون «سَعْدان» [كه از بهترين گياهان چراگاهى براى شتر است] و جوان، اما نه چون مالك [كه الگوى جوانمردى در ميان ضرب المثلهاى عرب بوده است.] اى عجب! بلكه حتى پايينتر از اينها.
[با اين پاسخ كوبنده دارميه، معاويه دو بيت شعر گفت با اين مضمون كه: اگر من بر شما بردبارى نكنم، پس از من از چه كسى بايد اميد بردبارى داشت! اينها را به گوارايى بگير و رفتار فرد بزرگوارى را ياد كن كه در مقابل عداوت و دشمنى، به تو پاداش آشتى و سلامتى مى دهد!]
بعد اضافه كرد: به خدا سوگند اگر على زنده بود از اينها هيچ چيزى به تو نمى داد.
دارميه گفت: نه به خدا نمى داد، و حتى يك موى از مال مسلمانان را! ۱
[و بدين گونه فهماند كه اينها حق مسلمانان است و تو از مال خودت چيزى ندارى كه به اين و آن بدهى].

حديث غدير در روايت فاطمه ها

چنان كه اشاره شد يكى از نكات بسيار جالب توجه در نقل حديث غدير، روايت آن از طريق سندى است كه ويژگى آن در نقل حديث غدير، منحصر به فرد است و نشان دهنده عنايت خاصى است كه در خانواده امامان شيعه(ع) به نقل اين حديث با حفظ سلسله سند وجود داشته است. يك ويژگى اين روايت اين است كه راويان آن همه از بانوان ارجمند و از خاندان اهل

1.ربيع الأبرار، باب ۴۱؛ اعلام النساء المؤمنات، ص۳۳۳؛ اعيان الشيعة، ج۶، ص۳۶۴ (به نقل از عقد الفريد).

صفحه از 178