مخالفان نگارش حديث در صدر اسلام(2) - صفحه 47

كوفى آمده است كه اعمش«از ابواسحاق[السبيعى](م 127) مى شنيد، سپس به خانه رفته مى نوشت». ۱ عبدالله بن ادريس كوفى(م192) سفارش پدرش ادريس بن يزيد را يادآور مى شود كه گفت:«حفظ كن، ننويس! وقتى به خانه بازگشتى بنويس». ۲ او خود مى گويد كه در حضور اعمش و ديگر عالمان كوفى معاصر او نمى نوشتم؛«فقط حفظ مى كردم و چون به خانه باز مى گشتم مى نوشتم». ۳ حمّادبن سلمه بصرى مى گويد كه حدود ده حديث را شنيده كه آنها را حفظ كرده و پس از بازگشت نوشته است. ۴ هشيم بن بشير واسطى(م 183) هرگز در كلاس(فى مجلس) حديثى ننگاشت: «حديث را مى شنيدم؛ بعد به خانه مى آمدم و آن را مى نوشتم». ۵ طبق حديثى كه مخالف نگارش است، ابوبردة بن ابى موسى و يكى از موالى او[ابوبرده]، احاديث را از ابوموسى مى شنيدند و پس از بيرون رفتن از محضر او، آنها را مى نوشتند. ابوموسى كه از جريان آگاه مى شود، به آنان مى گويد: حفظ كنيد، همان طور كه ما حفظ كرديم. ۶
همچنين، شخصى مكّى، سفيان بن عيينه جوان را سرزنش مى كند كه چرا وقتى به خانه رفته، آنچه را كه از عمروبن دينار شنيده به كتابت درآورده است. ۷ شافعى، جوان تهيدست(م 204) ـ كه در زمان بلوغ براى او نوشتن حديث مسئله اى نبود ـ در مسجد حفظ مى كرد و سپس آنچه را كه شنيده بود، در خانه بر استخوان هايى ـ كه در يك كوزه كهنه نگهدارى مى كرد ـ مى نوشت. ۸ وكيع بن جرّاح(م 196) هرگز در حضور سفيان ثورى

1.تقييد، صa۱۱۲؛ همچنين، علل، ج۱، ص۳۴۵ به بعد، شماره۶۳۸؛ ج۲، ص۳۲۲، شماره۲۴۷۱

2.تقييد، صc۱۱۲؛ علل، ج۳، ص۴۵۲، شماره۵۹۲۱

3.رامهرمزى، محدّث، ص۳۸۵، شماره۳۷۸

4.تقييد، ص۱۱۱ به بعد.

5.رامهرمزى، محدّث، ص۳۸۵، شماره۳۷۹

6.تقييد، ص۳۹d

7.فسوى، معرفة، ج۲، ص۱۹، س۱۱؛ مقايسه كنيد با: بالا، بند۵۳، پانويس۲۴۹

8.ابن ابى حاتم، ادب الشافعى، به كوشش ع.عبدالخالق، قاهره، ۱۹۵۳، ص۲۴، س۴؛ براى اطلاع از پذيرش اتفاقى شافعى نگارش حديث را، نك:«رساله» وى، به كوشش ا.م.شاكر، قاهره، ۱۹۴۰، ص۳۷۱، س۳، ۳۸۲، س۴.

صفحه از 71