مخالفان نگارش حديث در صدر اسلام(2) - صفحه 50

روايت شده است. ۱ برخى دستورهاى راجع به زكات كه پيغمبر فراهم كرد( ولى در عمل هرگز صادر نشد)، به ابوبكر و پس از او به عمر منتقل شد و از او ظاهرا به نوه اش، سالم بن عبداللّه(م 106) رسيده است. ۲
در عين حال، دستورهاى نگارش حديث ممكن است از راه يك بافت خانوادگى منتقل شود. انس پسرانش را مورد خطاب ۳ قرار مى دهد، و حسن بن على[بن ابى طالب ـ ع ـ] (م 49) پسران و برادرزاده هايش را. ۴ كوشش هايى شده است تا از طريق اسنادهاى خانوادگى ،حديث مكتوب را به ابن مسعود صحابى و ابن سيرين تابعى ـ دو چهره اى كه سخت با نگارش مخالف بوده اند ـ نسبت دهند. يكى از نوه هاى ابن مسعود نقل مى كند كه چگونه پدرش كتابى را ارائه داد و سوگند خورد كه به دست خود ابن مسعود نگاشته شده است؛ ۵ و كتاب ابن سيرين (درباره حديث هايى از ابوهريره) را يكى از نوه هايش نزد على بن المدينى(م 334) آورد. ۶ آخرين مورد از حيث ترتيب، نه از حيث اهميت، مورد عبدالله بن عمرو است. ۷ عبدالله از طريق صحيفه اى از حديث هاى نبوى «صادقه»، با حديث مكتوب مرتبط است. ۸ وى همچنين به اسنادى خانوادگى كه به

1.نسائى، سنن، قسامه ۴۵(به كوشش ح.م.مسعودى، قاهره، بى تاريخ، ج۸، ص۵۷ ـ۶۰).

2.ابن حنبل، مسند، به كوشش شاكر، شماره هاى۴۶۳۲، ۴۶۳۴؛ ترمذى، صحيح، زكات ۴(ج۲، ص۳۸۵، شماره۶۲۱)؛ ابو داود، سنن، زكات ۳(ج۲، ص۲۲۶ـ۲۲۴، شماره۱۵۶۸)؛ و مقايسه كنيد با روايتى كه طبق آن، سالم، متن را براى زهرى مى خواند، در: ابن ماجه، سنن، زكات ۹( به كوشش م.ف.عبدالباقى، قاهره۳ ـ ۱۹۵۲، ص۵۷۳ به بعد، شماره۱۷۹۸).

3.نك: بالا، بند۲۱، پانويس۱۰۹

4.نك: پايين، بند۸۹، پانويس۴۰۳

5.جامع، ص۷۲، س۱۴

6.فسوى، معرفة، ج۲، ص۵۴، س۱۲؛ به ملاحظه تعصب هاى معروف ابن سيرين، برادرش يحيى(م حدود۹۰) به منزله مالك واقعى كتاب، رخ مى نمايد.

7.مقايسه كنيد با:Van Ess, zuischen Hadit und theologie, pp. ۱۵۵f..

8.تقييد، ص۸۴a ـ ۸۵a ؛ جامع، ص۷۲، س۲؛ سنن، شماره۵۰۲؛ طبقات، ج۲/۲، ص۱۲۵، س۱۲، ج۴/۲، ص۹، س۱؛ ج۷/۲، ص۱۸۹، س۱۳؛ در يك حديث«صادقه» و اجازه كتابت عبدالله بن عمرو با هم ذكر شده اند(همان، ج۲/۲، ص۱۲۵، س۹؛ ج۴/۲، ص۸، س۲۵؛ ج۷/۲، ص۱۸۹، س۱۱).

صفحه از 71