درنگي در حديث «اول العلم...» - صفحه 21

قُلْ أَمَرَ رَبِّى بِالْقِسْطِ... ؛ بگو: پروردگارم امر به عدالت كرده است....
سوره حديد، آيه 25:
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسُ شَدِيدُ وَ مَنَـفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِىّ?عَزِيزُ ؛ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب [آسمانى] و ميزان [شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه] نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند....
جبر تشريعى، برخلاف جبر تكوينى ـكه حقّ انتخاب و اختيار را از انسان گرفته ـ حقّ انتخاب و اختيار را از انسان نگرفته است.

انسان بين جبر تكوينى و جبر تشريعى

انسان بين اين دو جبر (جبر تكوينى و جبر تشريعى) قرار گرفته است... و نسبت به احكام تكوينى خداوند متعال و قضا و قدر او احساس فرمانبردارى مى كند و در مى يابد كه ياراى گريز از دايره اقتدار و تسلّط خداوند متعال و قضا و قدرش ندارد. همچنين در مى يابد كه وى، در اين دايره، موجودى مجبور است كه نسبت به قانون گذارى هاى دينى و وظيفه هاى تعبّدى تشريعى ملزم به پيروى است و راهى براى خروج از دايره اطاعت الهى جز انجام نافرمانى و گناه براى او نيست.

واپسين منزل (تفويض)

آخرين منزل از منازل سلوك به سوى خداوند متعال واگذارى همه كارها يا تفويض امور به اوست. اين واژه در قرآن كريم از زبان مؤمن آل فرعون، هنگامى كه با قومش گفت و گو مى كرد، نقل شده است. او آن ها را به واگذارى امور خود و بندگى نسبت به خداوند متعال دعوت مى كند، سپس ايشان را تهديد كرده، مى ترساند و در ادامه به آن ها مى گويد:
... من كار خود را به خداوند وامى گذارم كه خداوند نسبت به بندگانش بيناست۱خداوند او را از نقشه هاى موذيانه آن ها نگه داشت، و عذاب شديد بر آن فرعون وارد شد.
منظور از تفويض، در اين جا، همان ايمان و اعتقاد قلبى و تسليم است. اعتقاد به اين كه همه كارها به دست خداوند متعال است، و حكومت و فرمانروايى مطلق در خوشى ها و ناخوشى ها از آن اوست، و اين كه خداوند متعال قطعاً نسبت به بندگان خود بسيار بخشنده، مهربان و خردمند است، بخش اوّل از تفويض است.

1.التوحيد، ص۴۱.

صفحه از 26