مأخذشناسي توصيفي أصول اربعمئة - صفحه 168

استادى خود، آن را مبناى تدريس قرار مى دهد و طبعاً اصالتى را كه اصول روايى در شيعه، از نظر صحت انتساب به صاحب حديث، از آن برخوردار هستند، واجد نيست.
در بخش ديگرى از نوشتار، جدولى ترسيم شده است كه در آن، مقايسه اى بين صاحبان اصول در كتاب هاى نجاشى، شيخ طوسى و ابن شهرآشوب صورت پذيرفته و تعداد صاحبان اصول 83 نفر ذكر شده است. علت ترسيم اين جدول و مقايسه بين آنها تفاوت هايى است كه بين اين سه نفر در ذكر دارا بودن اصل يا كتاب وجود دارد؛ مثلاً صالح بن زرين الكوفى ـ كه در رديف 73 اين جدول قرار دارد ـ اين گونه معرفى شده است: رجال النجاشى: له كتاب، الفهرست شيخ طوسى: له اصل، معالم العلماء ابن شهرآشوب: له اصل.
مبحث بعدى مربوط به اهميت اصول اربعمئة است. نويسنده ذكر مى كند كه اصول اربعمئة از اهميت خاصى در حديث شيعه برخوردار است و اين را دليل بر امتيازاتى مى داند كه در اصول نهفته است و آن امتيازات را از زبان بزرگانى چون شيخ بهايى، ميرداماد و آقابزرگ تهرانى نقل مى كند؛ به عنوان مثال، نقل مى كند كه ميرداماد در الرواشح السماوية مى نويسد:
از عادت و روش اصحاب اصول، يكى آن بود كه هرگاه حديثى را مى شنيدند، بدون تأخير نسبت به ثبت آن اقدام مى كردند.
همچنين از اين بزرگوار نقل مى كند:
بايد دانست كه اخذ حديث از اصول صحيح و مورد اطمينان، يكى از اركان صحت روايت است.
نويسنده بيان مى كند كه از سخنان بعضى از بزرگان برمى آيد كه اين اصول، نزد قدماى اصحاب، به عنوان مأخذ اصلى و مرجع حقيقى روايات اهل بيت(ع) و نيز تكيه گاه آنان در بيان مسائل و صدور فتوا بوده است.
عنوان بعدى مقاله، بررسى عصر پيدايش اصول اربعمئة است. دكتر معارف تكوين اصول اربعمئة را در يكى از سه زمان زير مى داند:
1. دوران امام على(ع) تا امام عسكرى(ع)؛ اين قول به سخن شيخ مفيد مستند است كه فرموده است:
علماى اماميه در فاصله زندگى اميرالمؤمنين(ع) تا عهد امام حسن عسكرى(ع) چهارصد كتاب تصنيف نمودند كه اصول ناميده مى شد.
نويسنده، اين نظر را مورد قبول ابن شهرآشوب، شيخ آقابزرگ تهرانى و سيد حسن امين مى داند.
2. دوره امام جعفر صادق(ع)؛ نويسنده در اين قسمت، به اشارات بزرگانى چون طبرسى در اعلام الورى، محقق حلى در المعتبر، شهيد اول در الذكرى، ميرداماد در الرواشح السماوية،

صفحه از 176