مأخذشناسي توصيفي أصول اربعمئة - صفحه 169

و شيخ بهايى در الوجيزة استناد كرده است.
3. دوران امام باقر(ع) تا امام كاظم(ع)؛ او اين عقيده را از بررسى احوال شاگردان اين سه امام و به عبارت ديگر، عصر متصل به حيات امام صادق مى داند. نويسنده با ذكر دلايلى، نظر سوم را مى پذيرد.
مبحث ديگرى كه در اين نوشتار (از اصول اربعمئة تا كتب اربعه) مورد مطالعه قرار گرفته، سخنى درباره سرنوشت اصول است. نويسنده با اشاره به از بين رفتن اصول و باقى ماندن اندكى از آنها، اين مطلب را ذكر مى كند كه هرچند اصول از بين رفته اند، ولى چون در كتب اربعه از آنها استفاده شده است، لذا زمينه استفاده از آنها براى نويسندگان وجود دارد. نويسنده براى اين ادعاى خود به گفته هاى شيخ صدوق در مقدمه كتاب من لا يحضره الفقيه و عبارات شيخ طوسى در ابتداى مشيخه استناد مى كند. در ادامه ذكر شده است كه نخستين حادثه اى كه منجر به از بين رفتن تعدادى از اين اصول گرديد، جريان آتش سوزى كتابخانه بغداد بود. اين جمله را از محقق ارجمند شيخ آقابزرگ تهرانى نقل مى كند.
مبحث قابل ذكر ديگر در اين نوشتار «اصول موجود تا عصر ما» است. در اين قسمت، عنوان شده، كه از اصول روايى شيعه شانزده اصل باقى مانده است كه نويسنده از دو تن از بزرگانى كه در حفظ و انتقال اين اصول تا عصر ما نقش داشته اند، تجليل كرده است؛ يكى از متقدمانْ ابو محمد هارون بن موسى، معروف به تلعكبرى، و از متأخرانْ مجلسى دوم، صاحب بحارالأنوار است. سپس شانزده اصل را نام برده، هر كدام را شرح داده است. همچنين راوى مورد نظر و حوادثى كه بر سر اين اصول آمده و قضاوت هايى را كه در مورد آنها شده، بيان كرده است. نويسنده در پايان، جمع بندى اى در مورد «الاصول الستة عشر» انجام داده، كه در آن جمع بندى آمده است:
1. بسيارى از اين اصول در نوشته جات شيخ طوسى و نجاشى با عنوان اصل ذكر نگرديده، بلكه معمولاً از آنها به كتاب تعبير شده است.
2. بررسى روايات نشان مى دهد كه بيشتر اين روايات از سخنان امام باقر(ع) تا امام موسى كاظم(ع) فراهم شده است.
3. بعضى از احاديث اصول، به طور مستقيم، از معصوم و برخى ديگر، به طور غير مستقيم، از معصوم نقل شده است. او در اين مورد نتيجه گيرى مى كند كه در مورد اصل، سماع صاحب آن از معصوم(ع) ضرورتى ندارد.
4. سه اصل از اين اصول مورد تشكيك است.
آخرين مبحث مورد اشاره در بخش «صاحبان كتب در ياران امام پنجم تا امام هفتم به روايت

صفحه از 176