چهل حديث نويسي و حديث «الاربعين» - صفحه 146

و غير معتمد دانست; بلكه در بين اسناد حديث, اشخاص معروف و معتمد نيز كم نيستند. ۱
2. با فرض پذيرش ضعف سند, شهرتى كه اين حديث بين عامّه و خاصّه از قديم و جديد داشته است, باعث جبران اين ضعف مى شود و به تعبير ملااسماعيل خواجويى: «فضعفه منجبر بالشهرة» ۲
3. چگونه مى توان پذيرفت كه حديثى از بسيارى از راويان صاحب نام و صحابيان معروفى همچون على (ع) و ديگران نقل شده باشد ـ چنانچه نواوى به صراحت بيان كرده ـ و مضمون آن در طول تاريخ هزار و چهارصد ساله اسلام, مورد عمل دانشمندان باشد; ولى با اين همه, هيچ اعتمادى بدان نبوده, تمامى اسناد آن ضعيف باشد؟
4. همين كه مضمون اين روايت, مورد پذيرش و عمل علما بوده و بر ,طبق آن, كتابهاى فراوان «اربعين حديث» نوشته اند, خود بهترين نشانه و قرينه است كه حديث مذكور, به نوعى از اعتبار و مقبوليت برخوردار است و همين اندازه اعتبار, در مقام استدلالْ كافى است; ۳ زيرا چه دليلى بالاتر از اينكه مثلاً نواوى كه خود قائل به ضعف سند حديث است, اربعينى گردآورى مى كند و مؤلف «كشف الظنون» نيز از دهها كتاب اربعين نام مى برد؟ و پيش از اين دو دانشمند, ابن عساكر دمشقى شافعى, علاوه بر نگارش «اربعين حديث», حدود بيست نفر از دانشمندان اهل سنّت را نام مى برد كه قبل از او به نگارش اربعين اقدام كرده بودند؟ ۴ و قبل از آنان هم احمد بن حنبل از شافعى نقل كرده است كه مى گفت:
انّ المراد, حفظ أربعين حديثاً فى مناقب أميرالمؤمنين. ۵
اين نشان مى دهد كه آنها علاوه بر پذيرش حديث اربعين, مصداق آن را هم مشخّص ساخته بودند.

1.شرح الأربعين النبويّة, ص۴۸۱ـ۴۸۷; الأربعون حديثاً, خواجويى, ص۸.

2.الأربعون حديثاً, خواجويى, ص۶.

3.شرح الأربعين النبوية, ص۴۸۷.

4.الأربعين البلدانية, ص۳۳.

5.الذريعة, ج۱, ص۴۱۰; الأربعون حديثاً, شوشترى, ص۷.

صفحه از 150