پنج آموزه اخلاقي در (شرح چهل حديث) - صفحه 161

انسان در بدو تولّد, داراى قابليت هاى بسيارى براى پذيرش كمالات و غرائزى است كه براى حفظ او و ادامه بقا فعليّت دارند. در حقيقت, آدمى در هنگام پانهادن به جهان, نيازمند ويژگى هايى است كه او را از خطرها حفظ كند و در اين زمينه با ديگر حيوانات, چندان تفاوتى ندارد. حبّ ذات, نياز به خورد و خوراك, و نياز به دفع خطرها و توليد مثل, همه صفات مشترك انسان است با حيوانات ديگر. ليكن آدمى, در اين مرحله نمى ماند و اين توانايى را دارد كه از آن فراتر رود و به كمالات معنوى دست يابد; حال آنكه ديگر حيوانات, از چنين امكانى بى بهره اند و تنها در دايره غرائز خويش مى چرخند.
بدين ترتيب, اين فطرت توحيدى و كمال گرايى, حدّ فاصل ميان انسان و حيوان است; ليكن لزوماً به اين معنا نيست كه آدمى چون فطرتى حق گرا دارد, نيازمند آموزش و پرورش نيست و هر انسانى, بالفعل داراى همه كمالات است. آدمى, بالفعل كم از جانوران ندارد و تنها با تهذيب نفس مى تواند خود را از آنان بالاتر بكشاند و مدارج كمال هستى را پشت سر نهد و به مقامى برسد كه در تصوّر نيز نگنجد. امام(ره), اين نكته را چنين بيان مى كند:
بدان كه نفس انسانى, گرچه به يك معنا ـ كه ذكر آن اكنون از مقصود ما خارج است ـ مفطور بر توحيد و بلكه جميع عقايد حقّه است; ولى از اوّل ولادت آن در اين نشئه و قدم گذاشتن در اين عالم, با تمايلات نفسانيه و شهوات حيوانيه نشو و نما كند…
و در مقام خود, مبرهن است كه انسان, در اوّل پيدايش, پس از طيّ منازلى, حيوان ضعيفى است كه جز قابليت انسانيت, امتيازى از ساير حيوانات ندارد و آن قابليتْ ميزان انسانيت فعليه نيست. پس انسان, حيوانى بالفعل است در ابتداى ورود در اين عالم و در تحت هيچ ميزان, جز شريعت حيوانات كه اداره شهوت و غضب است, نيست.(ص 168)
بدين ترتيب, در برابر آن رويكرد

صفحه از 167