پنج آموزه اخلاقي در (شرح چهل حديث) - صفحه 169

امام(ره) نيز از اين منظر ايجابى با رذائل اخلاقى و غرائز بشرى برخورد مى كند. در اين منظر, هرگز سخن از حذف غريزه اى نيست; بلكه سخن از حفظ آن است و پيشگيرى از مهارْ گسيختگى آن. از اين رو, گاه به بحث از ضرورت چنين غرائزى مى پردازد و از اصل وجود آن دفاع مى كند و نبودش را ضايعه و مايه نقصان مى داند.
براى مثال, در بحث از غضب در «شرح چهل حديث», چنين مى خوانيم:
بدان كه قوه غضبيه, يكى از نعم بزرگ الهى است كه به واسطه آن, تعمير دنيا و آخرت شود و با آن, حفظ بقاى شخص و نوع و نظام عايله گردد و مدخليت عظيم در تشكيل مدينه فاضله و نظام جامعه دارد. اگر اين قوه شريفه در حيوان نبود, از ناملايمات طبيعتْ دفاع نمى كرد و دستخوشِ زوال و اضمحلال مى گرديد; و اگر در انسان نبود, علاوه بر اين, از بسيارى از كمالات و ترقّيات باز مى ماند; بلكه حدّ تفريط و نقص, از حال اعتدال نيز از مذامّ اخلاق و نقايص مَلَكات شمرده شود كه بر آن, مفاسدى بسيار و معايبى بى شمار مترتّب گردد; از قبيل ترس و ضعف و سستى و تنبلى و طمع و كم صبرى و قلّت ثبات ـ در مواردى كه لازم است ـ و راحت طلبى و خمودى و زيربار رفتن و انظلام و رضاى به رذائل و فضايح كه پيش آيد براى خود يا عايله اش, و بى غيرتى و كم همّتى. خداى تعالى, در صفت مؤمنين فرمايد: «أَشِدّاءُ عَلَى الْكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ».
اداره امر به معروف و نهى از منكر و اجراى حدود و تعزيرات و ساير سياسات دينيه و عقليه نشود, جز در سايه قوّه شريفه غضبيه. پس آنها كه گمان كردند كشتن قوّه غضب و خاموش كردن آن از كمالات و معارج نفس است, خود خطايى بزرگ و خطيئه عظيمه اى كردند و از حدّ كمال و مقام اعتدال,

صفحه از 167