ب ـ استئثار نكوهيده
استئثار نكوهيده ، عبارت است از ويژه ساختن خود و يا نزديكان بر خلاف منطق عقل و فطرت . اين نوع از استئثار نيز بر دو قسم است:
اوّل . استئثارى كه تجاوز به حقوق ديگران نيست و تنها ، اقدامى است بر خلاف ايثار كه يك ارزش اخلاقى است.
دوم . استئثارى كه افزون بر مخالف بودن با ايثار ، تجاوز به حقوق ديگران نيز هست.
احاديث اين بخش ، ناظر به استئثار نكوهيده است و اكثر قريب به اتّفاق آنها در باره نوع دوم آن (ويژه ساختن خود و نزديكان ، همراه با تجاوز به حقوق ديگران) است. بنا بر اين ، آنچه پس از اين در باره استئثار خواهيم گفت ، در باره استئثار نكوهيده بويژه قسم دوم آن است.
دو . اسباب استئثار
در ريشه يابى استئثار نكوهيده ، مى توان به امورى مانند: 1 . بى اعتنايى به حقوق مردم، 2. بى رغبتى به مكارم اخلاقى ، 3. حرص، بخل و خسّت ، استناد كرد كه همگى در مقابل عوامل ايثار هستند ؛ ليكن بسنده كردن به اين كافى نيست ؛ بلكه بايد ديد ريشه حرص ، بى اعتنايى به حقوق مردم و بى رغبتى به مكارم اخلاقى چيست ؟
اصلى ترين عوامل و ريشه هاى استئثار ، خودخواهى ، بى ايمانى و يا ضعف ايمان است. اگر ايمان ، خودخواهىِ ذاتىِ انسان را هدايت و مهار نكند ، انسانِ خودخواه ، به طور طبيعى ، انحصارطلب مى شود و همه چيز را براى خود و وابستگان خود مى خواهد و به فرموده امام على عليه السلام :
مَن مَلَكَ ، استَأثَرَ .۱
هر كس به فرمان روايى رسيد ، انحصارطلبى پيشه مى كند .
1.نهج البلاغة : حكمت ۱۶۰ ، الأمالى ، مفيد : ص ۱۸۹ ح ۱۵ ، الأمالى ، طوسى : ص ۲۲۹ ح ۴۰۴ ، المحاسن : ج ۲ ص ۴۳۶ ح ۲۵۱۰ ، بحار الأنوار : ج ۱۳ ص ۳۵۷ ح ۶۲ ؛ شُعب الإيمان : ج ۲ ص ۳۱۱ ح ۱۹۱۰ . نيز ، ر . ك : تحف العقول : ص ۸ و المعجم الكبير : ج ۵ ص ۲۴ ح ۴۴۷۷ و كنز العمّال : ج ۱۶ ص ۱۹۷ ح ۴۴۲۱۷ .