استئثار (ویژه خواری / انحصار طلبی) - صفحه 7

گفتنى است آنچه ما در اين فصل آورده ايم ، تنها نمونه اى از اين دست احاديث است . ۱
نكات قابل تأمّل در نقد و ارزيابى اين احاديث ، بسيار است . از اين رو ارزيابى كاملِ آنها فرصت ديگرى مى طلبد و ما در اين جا تنها به چند نكته مهم اشاره مى كنيم:

الف ـ تفكيك دين از سياست

بى ترديد ، مقتضاى پذيرفتن احاديثى كه مسلمانان را به شكيبايى بر ظلم و بى عدالتى و استئثار زمامداران ، امر مى كنند ، تفكيك دين از سياست است . از اين رو ، محدّثان و فقهايى كه اين احاديث را پذيرفته اند ، فتوا داده اند كه مسلمانان در هيچ شرايطى حقّ اعتراض بر زمامداران خود را ندارند و نمى توانند از اطاعت آنان سر باز زنند . به نمونه هايى از اين آرا توجّه كنيد:
محدّث معروف اهل سنّت ، مسلم بن حجّاج نيشابورى ، احاديث مذكور را در چند باب مربوط به «امارت» ، از صحيح خود ، جمع آورى كرده است . عناوين اين ابواب كه جمع بندى و در واقع ، برداشت و فتواى اوست ، بدين شرح است:
(11) باب الأمر بالصبر عند ظلم الولاة و استئثارهم (باب امر به شكيبايى هنگام ستم حاكمان و انحصارطلبى شان) .
(12) باب فى طاعة الأمراء و إن منعوا الحقوق (بابى در فرمانبرى از اميران ، هرچند از استيفاى حقوق مردم ، جلوگيرى كنند) .
(13) باب وجوب ملازمة جماعة المسلمين عند ظهور الفتن و فى كلّ حال ، و تحريم الخروج على الطاعة و مفارقة الجماعة (باب وجوب همراهى با جماعت مسلمانان ، هنگام

1.براى ديدن ساير احاديثى كه در اين زمينه نقل شده ، ر . ك : رهبرى در اسلام : ص ۱۳۱ (بخش سوم : دو توطئه خطرناك) .

صفحه از 13