ابن سينا گفته است كه جدل در موارد زير مفيد است:
1. مُجاب ساختن و اسكات كسانى كه ادعاى دانش دارند و بر مسلك خطايند و قادر نيستند كه از راه برهان، حقيقت را دريابند.
2. كسانى كه مىخواهند به عقيده حق و درست راه يايند و آن را بپذيرند؛ ليكن توان حركت از راه برهان را ندارند.۱
پيشينه جدل در اسلام
گفتگوها و مكاتبات پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و پيروانش با مشركان ، يهود و نصارا و پادشاهان براى متقاعد كردن آنان و دفاع از اصول اعتقادى اسلام ، از نمونههاى بارز جدال احسن به شمار مىآيند.
بعد از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله با ظهور فرقههاى مذهبى و اختلاف ميان آنها ، جدلها و منازعات سياسى و اعتقادى بالا گرفت. مذاهب گوناگونى مانند شيعه، خوارج، قدريّه و مرجئه هر يك براى اثبات حقانيت خود و ردّ باورهاى مخالفان جدلهاى زيادى كردند. در ميان مذاهب كلامى، قدريّه و معتزله هر يك بر مبناى اصول و طريقه كلامى خويش ، جدلهايى با مخالفان داشتهاند و در اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم كه اشاعره و ماتريديه در اعتراض به مذهب كلامى معتزله و شيعه به جمع فرقههاى كلامى پيوستند، مجادلات اعتقادى زياد شد و اين امر به وضع قواعدى براى تنظيم و ترتيب جدل انجاميد.۲
به گفته ابنخلدون۳ جدل ، شناخت آداب مناظراتى است كه ميان پيروان مذاهب و مانند آن روى مىدهد. اين فنّ ، زمانى پديد آمد كه بحث و مناظره در رد يا قبول
1.الشفاء : ج۳ ص۵۰ - ۵۲؛ دانشنامه جهان اسلام : ج۹ ص۷۱۵.
2.دانشنامه جهان اسلام : ج۹ ص۷۱۶.
3.تاريخ ابن خلدون : ج۱ ص۴۵۷.