نوروز در روايات اسلامي - صفحه 329

پاره اى از دانشوران ، به نقد روايت هاى نوروز پرداخته و با ذكر خلل ها و سستى هايى كه در آنهاست ، آنها را قابل اعتنا و اتكا نشمرده اند ؛ چنان كه در مقابل ، بيشتر فقيهان به مضمون روايت هاى دسته نخستْ فتوا داده و آدابى را براى نوروز در كتب فقهى خويش برشمرده اند . اينان ضمن فتوا دادن به محتواى روايات ، در مقام پاسخگويى به ناقدان و منتقدان نيز برآمده اند .
اينك مرورى بر اين دو ديدگاه مى افكنيم .

الف . مخالفان

ناقدان و مخالفان احاديث نوروز ، بسيار نيستند . اينان كوشيده اند خلل هاى موجود در روايت هاى دسته نخست را برملا سازند و در نتيجه به محتواى دسته دوم از روايت ها ملتزم شده اند ؛ گرچه كوشش آنان در تصحيح و تأييد دسته دوم ، متمركز نيست .
اينان براى روايت هاى موافق ، ضعف ها و كاستى هايى از اين دست برشمرده اند :
1 . ضعف سند ،
2 . تناقض و تهافُت در روايت هاى معلّى ،
3 . ذكر نشدن روايت هاى معلّى در مصادر كهن ،
4 . عدم تطبيق وقايع ذكر شده در روايت ها با واقعيت هاى تاريخى ،
5 . معلوم نبودن نوروز ايرانى ،
6 . ترويج شعائر مجوس .
مخالفان ، بر پايه اين ايرادها ، روايات موافق را بى اعتبار مى دانند و به هيچ رو گراميداشت نوروز را روا نمى انگارند . اينان بر اين باورند كه آداب و سنن ذكر شده در اين روايت ها قابل اخذ و عمل نيست و نمى توان با قاعده «تسامح در ادلّه سُنن» از ضعف و سستى اينها چشم پوشيد ؛ چرا كه با محذور بزرگى چون ترويج شعائر

صفحه از 342