تحلیلی در باره اهداف قیام امام حسین علیه السلام - صفحه 12

است، نه قاعده، و از استثنا نمى توان اصل ساخت. يكى از دانشوران مى نويسد :
در زمينه واقعه كربلا ، جز تكليف شخصى ، كلام ديگرى نمى شود گفت . ۱
و ديگرى مى نويسد:
حسين عليه السلام ، عالما ادراكِ شهادت را تصميم عزم داد ، به حكم مصلحتى كه سرّ آن را جز خداى ، كس نداند . ۲
و كس ديگرى مى نويسد :
بيان آن (علّت شهادت امام حسين عليه السلام ) ، به حَسَب واقع... به غير معصوم ، ممكن نيست ؛ بلكه مثل ذات احديّت است و از دايره احاطه عقول ، مطلقا خارج است . «كُلُّما مَيّزتُموهُ بِأَوْهامِكُم فِى أدَقِّ مَعانِيهِ فَهوَ مَخلوقٌ مِثلُكُمْ مَردودٌ إِلَيكُمْ ؛[يعنى : هر چه را كه در وهم هايتان ، در دقيق ترين معنايش تشخيص بدهيد ، آفريده اى مانند شماست و به شما باز مى گردد]» .۳
عجيب ، اين كه علّامه مجلسى نيز مى نويسد :
اين مسئله (حكمت شهادت امام حسين عليه السلام ) ، در حقيقت ، از فروع مسئله قضا و قدر است و نهى از تفكّر در اين مسئله ، در احاديث بسيار ، وارد شده است . پس در اين بابْ تفكّر نكردن ، احوط و اولى است . ۴
همچنين صاحب جواهر ، در باره امام حسين عليه السلام مى گويد :
براى او تكليفى خاص بود كه بِدان ، اقدام كرد و آن را انجام داد ۵ . ۶

1.مقصد الحسين عليه السلام : ص ۹.

2.ناسخ التواريخ: در احوالات حضرت سيّد الشهدا عليه السلام : ج ۱ ص۲۶۶.

3.دعات الحسينيّة : ص ۱۳.

4.مجموعه رسائل اعتقادى : ص ۲۰۳.

5.جواهر الكلام فى شرح شرائع الإسلام : ج ۲۱ ص ۲۹۶ .

6.همچنين آية اللّه لطف اللّه صافى آورده است : از نظر اصول مذهب شيعه و احاديث معتبر، هر يك از امامان ، موظّف به اجراى برنامه اى بودند كه از طرف خدا، به وسيله پيغمبر صلى الله عليه و آله به آنها رسيده بود ، و بر اساس اين اخبار صريح ، برنامه امام حسين عليه السلام اين نبود كه قيام كند و حكومت اسلامى تأسيس نمايد ؛ بلكه برنامه او قيام و شهادت بود (شهيد آگاه : ص ۸۰) .

صفحه از 39