(1)
نگرشى بر نظام اجتماعى، سیاسى در قرآن و حدیث
كاظمى، سیدرضا
كارشناسى ارشد علوم قرآن و حدیث
دانشكده اصول دین قم
استاد راهنما: آیةاللَّه معرفت، محمّدهادى
استاد مشاور: آیةاللَّه آصفى، محمّدمهدى
1378
168ص
این نوشتار در پاسخ به دو سؤال مطرح شده است كه اولاً آیا از قرآن و سنّت مىتوان طرحى براى نظام اجتماعى سیاسى اسلام استنباط كرد یا نه؟ و ثانیاً در صورت اثبات، عنوان این نظام چیست و ماهیت و شكل آن كدام است؟ نگارنده در پایاننامه خود، به طور اجمال، از نظر آیات قرآن و احادیث، عنوان نظام اجتماعى را «امّت»، و عنوان نظام سیاسى را «امامت» قرار داده و بر این عقیده است كه با توجّه به تعریف ویژه این دو نظام، هر دو توأم با هم و لازم و ملزوم هماند. وى به عنوان توضیح در ادامه مىنویسد: «به بیان دیگر، اگر پذیرفته شود كه اسلام، دینى است اجتماعى، و دگرگونى جامعه و پدیدار شدن نظام اجتماعى جدید به جاى نظام قبیلهاى و قومى توسط پیامبر اكرم انجام گرفته، پس باید پذیراى این مطلب شد كه این نظام اجتماعى، توأم با یك نظام سیاسى مناسب است، بهنحوى كه تفكیك بین این دو، منجر به فساد و اضمحلال امّت مىگردد». این جستار، از یك مقدّمه و چهار فصل تشكیل یافته است. فصل اوّل، سه گفتار دارد: در گفتار اوّل، منشأ اجتماع بیان شده، كه در این زمینه از جمع نظریات اندیشمندان اجتماعى استفاده شده است. در گفتار دوم، معناى جامعه و تعاریف جامعه از نظر فلاسفه اجتماعى بیان شده و پس از نتیجهگیرى از آنها، نظرگاه قرآنى در این زمینه را بیان نموده است. در گفتار سوم، بحث از نظام اجتماعى است و اینكه مقصود از نظام اجتماعى در لغت و اصطلاح چیست؟ و مراد از نظام اجتماعى قرآن چیست؟ آیا این دو جداى از هماند یا نه؟ فصل دوم نیز از چهارگفتار تشكیل شده است. در گفتار اوّل، نظام اجتماعى در قرآن كه با عنوان «امّت» بیان شده، توضیح داده شده، و سپس، مفاهیم اجتماعى كه به دو دسته خُرد و كلان در قرآن آورده شده، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است، در ادامه نیز به توضیح واژه «امّت» در لغت و اصطلاح پرداخته شده و موارد استعمال آن شرح شده است. گفتار دوم، در باب تعریف امّت در بیان صاحبنظران است. در گفتار سوم، پیشینه و تحوّل در مفهوم امّت مشخّص شده است و در گفتار چهارم نیز عناصر تشكیل دهنده امّت - كه در چهار عنصر خلاصه مىشود - بیان شده است. فصل سوم، این فصل با عنوان «بافت امّت» در هفت گفتار منظّم شده، كه گفتار اوّل، یك مقدّمه و پیشگفتار توضیحى در مورد این مقوله دارد. در گفتار دوم این فصل، منظور از بافت در این موضوع توضیح داده شده و در گفتار سوم، بیان شده كه قرآن، این بافت را تحت عنوان «ولاء» نسبت به امّت و جامعه، ایدئال خود ذكر كرده است. گفتار چهارم به بحث ولاء و ولایت اختصاص یافته و اهمّیت ولایت در جامعه اسلامى توضیح داده شده است. در گفتار پنجم، ولاء و ولایت از نظر كتب لغت، بررسى و تجزیه و تحلیل شده، و در گفتار ششم، همین واژه در فرهنگ قرآن، بررسى شده است و در ادامه، مراد از ولاء و ولایت در قرآن، آشكار شده و ولاء منفى و مثبت از هم جدا دانسته شده است. نگارنده، در فصل چهارم با عنوان «امّت و نظام امامت» از یك مقدّمه و چهار گفتار تشكیل شده است مقدّمه این فصل به توضیح امامت نظام سیاسى امّت پرداخته و ضمن آن، نظریه نظام سیاسى امامت را از دیدگاه امام خمینىقدس سره شرح داده و طرح نظام سیاسى و بافت امّت را نیز عنوان نموده است. وى در گفتار اوّل، به اثبات همریشه و هممعنا بودن امّت و امامت پرداخته و در گفتار دوم، معناى امام و امامت در فرهنگ دینى را توضیح داده و در پایان نیز كلامى را از فارابى نقل نموده است. گفتار سوم، طرح پرسش و پاسخى در باب اصل امامت و نیاز به امام در جامعه است كه با استنباط از آیات و روایات، نتیجه كلّى بحث، به دست آمده است. گفتار چهارم، درباره امامت عامّه است كه این گفتار نیز با پرسش و پاسخى در توضیح این مطلب آغاز شده و با كلامى از امام خمینى(ره) و مرحوم نایینى در باب حكومت اسلامى پایان یافته است.