بسم الله الرّحمن الرّحيم
/1/ بنده رو سياه درگاه اله، اوّاه گمراه تباه، عاصى معاصى و مآثم، محمد خويى آذرى ابن ابى القاسم - عفى الله عنهما بلطفه العاصم - گويد كه:
در بعضى مواقع مجامع فضلا، اتفاق صحبت از احاديث مشكله افتاد و ذيل كلام منجر به مسائل عمران صابى از امام رضا عليه السلام شد، تا اين كه در كتاب عيون أخبار الرضا عليه السلام ۱ به نظر آمد حديثى طويل الذيل، عميق النيل و منشئ الميل، عظيم النفع، سميك الرفع بود و محتوى بر امّهات توحيد و اقانيم تمجيد و اصول معارف و عرفان و وصول عقايد و ايقان، حاكى حقيقت افاضه و جعل.
و در اين مرحله درخشنده لعل، خواستم كه شرحى از براى او نوشته شود. اميد كه به اعانت فرشته شود. قواعدى كه در مباحث عقليه از مشايخ علميه - زاد الله بركاتهم - مسموع و مأخوذ افتاده بود ، به خرج آمد. مطالبى كه از خرمن انجمن اكابر به خوشه چينى ذخيره بود ، صرف شد و غوّاص اين بحر ژرف و نثار اين نگار شگرف آمد. سيّما در مجلس أوحد الأيّام، أوجد الأنام، أمجد الأعلام، جوهر العرفان، شجر الإيقان، مهندس المعارف، هندسة العوارف، اُنموزج العلوم، فهرست العلم المكتوم، كلى فضايل را فصل اخير، آباء اماثل را نسل كبير، /2/ سنام المجد، وجه الوجد، بسملة مصحف الكمال، فاتحة صحف الجمال، فَذلكه دفتر وجود، خلاصة الحساب جود، كلى محامد را فرد، مرهم مرحمت هر درد، نسخه رحمت الهى، رشحه نعمت غير متناهى، الحبر النحرير، كشّاف المجسطي و التحرير، اُستاد الفنون، عماد الحكمة و الفقاهة في القرون، عين الأناسي و النواصي، زين الأفاضل و الأقاصي، شيخنا الأمجد، الحاج ميرزا آقاسي - زاد اللّه تأييده - تلمُّذ و اقتناص شده بود، در
1.عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۲، ص ۱۵۰.