رساله شيخ بهايي در باره محمّد بن اسماعيل - صفحه 64

کتاب الکافى (ترتيب اسانيد کتاب الکافي: ج 1 ص 278)، محقق خويى در معجم (معجم رجال الحديث: ج 16 ص 99) و علاّمه شوشترى در قاموس (قاموس الرجال: ج 9 ص 108).

ب.نظريه دوّم يا نظر شيخ بهايى

اين نظريه بر آن است که، منظور از محمّد بن اسماعيلِ راوى فضل بن شاذان در الکافى، محمّد بن اسماعيل بن احمد برمکى رازى، معروف به صاحب الصومعة، است. رأى شيخ بهايى در مشرق الشمسين (مشرق الشمسين: ص 75)، و در رساله حاضر چنين است.

ج.نظريه سوّم

اين قول مى گويد، مراد، محمّد بن اسماعيل بن بزيع است. عبد النبى جزايرى در حاوى الأقوال (حاوي الأقوال: ص 127 رقم 486)، و سيد حسن صدر کاظمى در رساله البيان البديع فى ابن بزيع، به اين نظريه معتقدند. ظاهر قول ابن داوود، در رجال (رجال ابن داوود: ص 555) هم انتخاب اين قول است، و ملاعبداللّه شوشترى نيز آن را بعيد نمى داند (مشرق الشمسين: ص 65). علاّمه شوشترى در قاموس الرجال، اين قول را به مقدس اردبيلى هم نسبت داده است (قاموس الرجال: ج 9 ص 108).

د.نظريه چهارم يا قول به توقف

ظاهر نظر محقق سبزوارى در ذخيره، در مورد روايات کلينى از محمّد بن اسماعيل، توقف است. (ذخيرة المعاد: ص 26)

5.مختصرى از ادلّه مشهور

خلاصه دلائل و مؤيدات اين قول چنين است:
الف. از حيث طبقه، برمکى و ابن بزيع نمى توانند از فضل بن شاذان روايت کنند، ولى نيشابورى، مى تواند راوى فضل باشد. ابن بزيع از اصحاب حضرت رضا است ( النجاشي: ص 233؛ البرقي: ص 54)، و عصر امام کاظم( را نيز درک کرده است، و حيات او تا زمان کلينى دور از ذهن است (مشرق الشمسين: ص 75)؛ چرا که کلينى از طبقه نهم است، و ابن بزيع از طبقه ششم، و کلينى از کبّار طبقه هشتم نقل نمى کند، مگر به واسطه صغارِ همين طبقه، پس چگونه از طبقه ششم نقل داشته باشد؟!
برمکى هم از طبقه هفتم است، و کلينى به واسطه محمّد بن جعفر اسدى، از او نقل مى کند (ترتيب اسانيد کتاب الکافي: ج 1 ص 278).
از سويى، کشّى در ذيل عنوان فضل بن شاذان، به صراحت او را از شاگردان و راويان محمّد بن اسماعيل بن بزيع مى شمارد (رجال الکشي: ص 543 رقم 1029).

صفحه از 75