امّا آنچه از شيخ مفيد نقل شده که گفته: و هو مطعون فيه لا تختلف العصابة في تهمته و ضعفه ... (الفوائد الرجالية: ج 3 ص 249 ـ 277)، يا اين که: محمّد بن سنان طعن عليه، و هو متّهم بالغلوّ (الرسائل الرجالية: ج 3 ص 617، به نقل از الرسالة العددية: ص 20 ش 9)، هر دو قول، با کلام ديگر شيخ مفيد در الإرشاد، (ص 305) تعارض دارند؛ ضمن اينکه به نظر برخي از علما، قول شيخ مفيد در اين جا، از باب روايت است؛ ولي در الإرشاد، از باب درايه است، و درايه مقدّم بر روايت است (الرسائل الرجالية: ج 3 ص 591 ـ 651).
درباره تضعيف علماي متقدّمي چون محقّق و علامه و شهيد ثاني نيز، بايد گفت که مصدر تضعيف آنها، همان قول متقدّمان است؛ ضمن اينکه تضعيف اينها اعتباري ندارد (همان جا).
بررسي اسباب تضعيف
الف) بررسي اتّهام غلوّ
اوّلاً: بررسي روايات محمّد بن سنان و توجّه به اعتماد قميين ـ بويژه أحمد بن محمّد بن عيسى و محمّد بن حسن بن وليد و محمّد بن علي بن بابويه( ـ بر وي، محمّد بن سنان را از اين اتّهام بري ميسازد.
ثانياً: اين اتّهام، با روايت علماي عادل و ثقه که از محمّد بن سنان نقل کردهاند، در تناقض است.
ثالثاً: نبايد از نظر دور داشت که برخي اوقات، وقتي قول کسي با ديگري همخواني ندارد، وي را به غلو متّهم ميکند (همان جا).
رابعاً: اگر کسي روايات و کتب را به دقّت مطالعه کند، در مييابد که ائمه( ياران خاصّي داشتهاند که آنها را از عجايب امور و غرايب اخبار، مطّلع ميکردهاند و چه بسا کساني که چون خود از خواصّ ائمه نبودهاند و تحمّل برخي از اين امور را نداشتهاند، آن خواص را تکذيب کرده و يا متّهم به غلو و ارتفاع قول ميکردهاند؛ همان طور که در شأن سلمان و ابو ذر، چنين چيزي اتّفاق افتاده بود که پيامبر اکرم( فرمود: لو علم أبو ذر ما في قلب سلمان، لَقَتله .
شکّي نيست که محمّد بن سنان، از ياران خاص امام رضا و امام جواد( بوده است و اين مطلب را اين روايت تأييد ميکند:
رُوى عن الحسين بن شعيب عن محمّد بن سنان، قال: دخلتُ على أبى جعفر الثاني( فقال: يا محمّد! کيف أنت إذا لعنتُک و برئت منک و جعلتک محنةً للعالمين أهدى بک مَن أشاء و اُضِلُّ مَن أشاء؟ . قال: قلت: تفعل بعبدک ما تشاء، إنّک على کلِّ شيء قدير. ثمّ قال: يا محمّد! أنت عبد أخلصتَ لِلّه و إنّى ناجَيتُ اللهَ فيک فأبى إلاّ أن يضِلَّ بك کثيراً و يهدى بك کثيراً .