پاياني عمر اساتيد خويش، صفوان بن يحيي، ابن ابي عمير، ابن فضّال و... را درک كرده است؛ زيرا نوشته شده که به سنّ بلوغ نرسيده بود كه در قطيعه الربيع بغداد در نزد اسماعيل بن عبّاد، يكي از مقريان، به آموختن قرآن پرداخت و ابن فضّال در آن هنگام، كهنسالي خويش را سپري ميكرد ۱ .
نويسنده اين سطور اقبال به اين دستاورد را شتابزده و آن را از قرائتهاي ويژه و ديرياب تلقّي کرده و شاكله آن را بر اصول پژوهش استوار نميداند و با توجه به اهميّت موضوع و قابليّت آن براي تدقيق بيشتر، با كند و كاوهاي روايي، رجالي و تاريخي و تكيه بر پارهاي قراين، به ديدگاه متفاوت رسيده و از اين رهگذر به هشت موضوع با صبغه ايجاز و به گونه روشمند خواهد پرداخت: 1. ناهمگوني نقلهاي فضل از امام رضا عليه السلام و چرايي آن؛ 2. دستاويز قرار گرفتن رجال الطوسي؛ 3. اساتيد فضل تعيين کننده طبقه وي؛4 . طبقه برخي از راويان ابن شاذان؛ 5. تامّل در پارهاي قراين تاريخي و رجالي؛ 6 . کند و کاو در گزارش كشّي و نجاشي؛ 7. تعدّد طرق مشايخ عظام صدوق، طوسي و نجاشي به حديث العلل؛ 8.استواري و صحّت سند حديث العلل در منظر فقيهان.
ناهمگوني نقلهاي فضل از امام رضا ـ عليه السلام ـ و چرايي آن
راويانِ واقع در اسناد روايات، به سه گروه تقسيم ميشوند: پارهاي هميشه به نقل بيواسطه از معصوم پرداختهاند و عدّهاي نقلشان انحصار در ويژگي وساطت دارد و گروهي روايات بيواسطه و باواسطه از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و امام عليه السلام دارند ۲ . اخبار ابن شاذان از امام رضا عليه السلام متفاوت، و در عين حال از ويژگي طبيعي و همسنگ همتايان خويش از ساير روات برخوردار است. روايات وي از آن حضرت به دو دسته تقسيم ميشوند:
الف: روايات بي واسطه: نقل مستقيم فضل از امام رضا عليه السلام منحصر به احاديث گسترده العلل يا نامه آن حضرت به مأمون ـ که هر يک خود کتابي تلقّي ميگردند و بي استثنا همه فقهشناسان آن دو را مدرک استنباطهاي خود اتخاذ کردهاند ـ نيست. وي احاديث بسيار ديگري را نيز در زمينه توحيد، انبيا، امامت، احکام و ... از آن حضرت گزارش كرده است ۳ .
ب: نقل با واسطه از امام رضا عليه السلام: در برخي از موارد ابن شاذان با واسطه صفوان بن يحيي، به نقل از امام رضا عليه السلام پرداخته ۴ و گاهي اتفاق افتاده که با دو واسطه نقل کرده است ۵ . تنوّع اخبار وي از امام عليه السلام، به تمامت امري طبيعي و برخوردار از نمونههاي فراوان در بين راويان حديث و براي بسياري تقريباً واقعيّت يافته است. ابن ابي عمير، از مشايخ فضل، با اين که از صحابيان امام صادق عليه السلام به شمار آمده ۶ ، در برخي
1.. اختيار معرفة الرّجال، ش۹۹۳؛ رجال النّجاشي، ش ۷۲.
2.. تنقيح المقال، ج ۱، ص ۱۹۴.
3.. من لايحضره الفقيه، ج ۴، ص ۴۱۹، ح ۵۹۱۵؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص ۱۸۷، ج ۲، ص۲۵، ۱۹ ،۲۶، ۱۰۶؛ الخصال، ص۵۸؛ التوحيد، ص ۲۶۹، ش ۱۳۷.
4.. الکافي، ج ۱، ص ۳۶، ح ۴؛ ج ۵، ص ۳۲۷، ح ۴.
5.. همان، ج۳، ص۳۲، ح۱ و ج۴، ص۱۴۳، ح۹.
6.. کتاب الرّجال،ص ۱۵۹، ش ۱۲۷۲.