و. از رهگذر تعبير شاذان ـ كه در پي انكار فضل در باره اين هماني و تطبيق ابن فضّال گفت: ما اقلّ عقلک من غلام ـ نميتوان نتيجهگيري كرد كه واژه غلام متضمن بر دوران عدم بلوغ وي است. نويسندگان كتب لغت، در ذيل واژه غلام ، غلومة ، غلامية و غلمة و غليم آن را به برهه جواني و فعال شدن نيروي شهوي تفسير نمودهاند. به علاوه، در برخي موارد كاربرد واژه غلام در اساس اشاره به جنسيّت مخاطب و پسر بودن او دارد و مرتبه سنّي او مدّ نظر نيست. وانگهي كاربرد اين گونه تعبيرات نسبت به فرزند، رايج و مرسوم است. پدران گاهي به فرزندان خود كه ممكن است چند دهه از سنّ آنان گذشته و صاحب فرزند هم باشند، به هنگامه پيدايش واگرايي و اختلاف در ديد و كردار ميگويند: تو هنوز هم بيتجربه و بچه هستي. آيا از اين جمله كنايي ميتوان كودكي او را نتيجه گرفت؟ و آخر اين که جزو مسلّمات تاريخي است كه امام حسين عليه السلام در مورد فرزندش علي بن الحسين عليه السلام در روز عاشورا فرمود:
اللّهم اشهد فقد برز اليهم غلامٌ اشبه النّاس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسولک.
و وي نيز پس از معرفي خويش با گفتن جمله حماسي:
اضربكم بالسّيف حتّي ينثني ضرب غلام هاشميّ علويّ
از خود تعبير به غلام كرده، با اين که وي از امام سجّاد عليه السلام ـ كه با فرزندش امام باقر عليه السلام در روز عاشورا حضور داشت ـ بزرگتر بود. حداقّل هيجده ساله بود و برخي او را 25 ساله نيز ذکر کردهاند ۱ .
ز . در همين متني كه دستاويز استشهاد قرار گرفته، در اين که فضل پس از شهادت امام رضا عليه السلام متولد شده، قرينهاي وجود دارد كه آن رويكرد را دستخوش خدشه ميسازد. در بخش پاياني آن ابن شاذان اشاره ميكند، من در كوفه بودم كه داماد طاهر بن حسين پس از حجّ به كوفه آمد، و از رهگذر اين که فضايل و كمالات ابن فضال را شنيده بود، نمايندهاي پيش وي فرستاد و خواهان ديدار گرديد. وي با وجود تشويق ديگران ملاقات را نپذيرفت و اظهار داشت: «ما لي لطاهر و ال طاهر؛ من با طاهر و خاندان طاهر كاري ندارم». به احتمال قوي با توجه به جمله ما لي لطاهر...، تقاضاي ديدار از طرف داماد طاهر در زمان حيات آن سردار رُخ داده، و گر نه سخن از وي بيمورد است. طاهر در سال 205 به دلايلي از بغداد به منطقه مرو اعزام شد و در سال207 به مرگ طبيعي و يا بنا بر يک نظريه تأييد نشده با دسيسه مأمون از پاي در آمد. ابن شاذان متولد شده پس از سال 203، چگونه شاهد جريان فوق بوده است؟ آيا وي در آن برهه در موقعيّت علمي و اجتماعي قرار نداشته است.
ح. از عبارت «فعلمت بعد هذا آن مجيئه الي بيتي كان لدينه» ـ كه از سوي ابن شاذان گزارش شده ـ استظهار ميشود كه عدم پذيرش داماد طاهر سالياني پس از تلقّي و دريافت حديث وي از ابن فضال رخ داده است. از رهگذر اين که فضل اشاره ميكند، كمال فروتني ابن فضال در اين نكته بود كه وي به
1.. اللهوف في قتلي الطفوف، ص۶۷؛ منتهي الآمال، ص۴۵۲.