شرح روايات « اراده خداوند » در اصول « الكافي » - صفحه 158

ايشان، اين دسته از روايات را متواتر مى داند و بنا بر اين ، از تفسير و تأويل آن ، طبق بيان اكثر فيلسوفان خوددارى مى كند، خصوصا حكمت متعاليه و پيروانش مبنى بر اين كه اراده، از صفات ذات و به معناى علم به نظام احسن و اتم است. به عكس ايشان، استاد سيد جلال الدين آشتيانى ، با اين كه از شاگردان سخت كوش علّامه است ، بيان علّامه را قبول نكرده و سعى در تفسير و تأويل اراده، بر طبق ديدگاه حكمت متعاليه دارد.
كليدواژه ها : روايات اعتقادى، صفت ذات، صفت فعل، اراده، مشيّت، اراده الهى، جبر، اختيار، اراده تشريعى ، اراده تكوينى.

مقدّمه

مى توان گفت پس از ابن سينا، در قرن پنجم و سهروردى، در قرن ششم، فيلسوفى به بزرگى ملّاصدرا در جهان اسلام ، ظهور نكرده است. اين فيلسوف بزرگ ـ كه بنيان گذار حكمت متعاليه شناخته مى شود ـ ، فلسفه خود را در آيينه احاديث و روايات اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام مشاهده كرده و در جمع ميان عقل و شرع، كوشش فراوان مى كند. ملّاصدرا، در بسيارى از آثار فلسفى خود به مناسبت هاى مختلف، از تطابق ميان عقل و شرع سخن گفته و كتابى نيز با نام شرح اُصول الكافى، به رشته تحرير در آورده است. بنا بر اين بايد توجّه داشت كه صدر المتألّهين ، علاوه بر اين كه يك فيلسوف بزرگ است، يك محدّث عالى مقام نيز به شمار مى آيد. پس از ملّاصدرا، پيروان حكمت متعاليه نيز همين طريق را پيش گرفتند و به شرح روايات و گاهى ادعيه پرداختند ۱
كه نمونه هاى آن را مى توان در آثار حاج ملّاهادى سبزوارى، ميرزامهدى آشتيانى، علّامه طباطبايى، امام خمينى و علّامه سيد جلال الدين آشتيانى مشاهده كرد.
اين مقاله، به بررسى شرح روايات اراده الهى كه در دو باب اصول الكافى، باب

1.ر. ك : ماجراى فكر فلسفى در جهان اسلام ، ج ۲ ، ص ۳۳۵ .

صفحه از 188