اين كه هيچ آيه يا روايت قطعى، نمى تواند به اثبات امرى بپردازد كه عقل، آن را محال مى شمارد. پس اين روايات مى توانند مورد نقّادى عقلى قرار گيرند. ۱ ديگر اين كه عقل و تفكّر، از دست يافتن به تمامى حقايق ناتوان اند. ۲
بنا بر اين ، مباحث اعتقادى، در بخشى، به براهين عقلى و در بخشى ديگر ، به نقل، كتاب و سنّت قطعى، متّكى هستند. ۳ به عنوان مثال ، در بحث اراده الهى و اين كه از صفات فعل است يا ذات ـ كه بحث اصلى اين مقاله است ـ به روايات، متّكى است و تأويل انديشمندان ديگر را نمى پذيرد.
از ديدگاه علّامه، سه راه براى دستيابى به حقيقت وجود دارد: عقل، وحى و كشف. در اين ميان، عقل، ابزارى عام است كه در اختيار عموم گذاشته شده است. امّا آن دو امر ديگر، فقط در اختيار افراد معدودى از انسان ها قرار دارد. ۴
ديدگاه استاد سيّد جلال الدين آشتيانى ، درباره روايات اعتقادى
شيوه كار اين استاد ، به طور كلّى، عقل گرايانه در عين توجّه و تعبّد به روايات بود، چه در كار تدريس و چه در امر تحقيق. ايشان به ندرت بر يك روش عقلى يا نقلى تكيه مى كرد و سعى وى اين بود كه سنّتِ معمول عالمان ما را ـ كه در طول قرون گذشته داشته اند ـ ، حفظ كند.
استاد آشتيانى، همچنين به زمينه هاى تاريخى مسائل عقلى، روايى و قرآنى توجّه داشت و بارها اشاره مى كرد كه هر كس مى خواهد معارف اسلامى را از طريق عقل و برهان در يابد، بايد بخش عمده روايات و سنّت پيامبر را مورد مطالعه جدّى قرار دهد. ۵
1.ر.ك: همان، ج ۸، ص ۳۱۸.
2.ر.ك: همان، ج ۶، ص ۵۹۵.
3.ر.ك: همان، ج ۱۴، ص ۲۰۵ و ۲۰۶.
4.ر.ك: همان، ج ۱۰، ص ۱۹۲ و ۱۹۳.
5.صدراى زمان، يادنامه حكيم متألّه سيّد جلال الدين آشتيانى، ص ۶۳.