سپس استاد آشتيانى به مسئله اراده الهى و ديدگاه شيخ كلينى اشاره مى كند و مى نويسد :
نقل اين كه شيخ كلينى هم قائل به نفى اراده از حق شده است ، حاكى از آن است كه شيخنا الأقدم كلينى ، متكلّم و اهل تحقيق نبوده و توجّه نداشته است كه صدور فعل از مبدأ وجود ، اگر مستند به مشيّت و اراده نباشد ، لازم مى آيد كه حق تعالى ، متكلّم و خلّاق بلا اراده باشد . ۱
شرح روايات باب «الإرادة انّها من صفات الفعل»
قبل از اين كه به شرح روايات مذكور توسط علّامه طباطبايى و استاد آشتيانى بپردازيم ، لازم است دو مطلب را توضيح دهيم ؛ ابتدا معناى صفت فعل و صفت ذات و سپس معيارهاى تشخيص صفت ذات از صفت فعل .
الف. صفات ذات و صفات فعل
صفات ذات: «صفاتى هستند كه در ثبوت آنها، تنها ذات حقّ تعالى كافى است، بدون اين كه در ثبوت اين صفات براى ذات، نيازى به فرض امرى خارج از ذات داشته باشيم ، مثل حيات واجب الوجود و علم او به ذاتش». ۲
صفات فعل: «صفاتى هستند كه در اتّصاف ذات بارى تعالى به آنها، تنها ذات بارى تعالى كافى نيست ؛ بلكه لازم است امرى خارج از ذات، در اتّصاف ذات به اين صفات، فرض شود. مانند صفات خلق، رزق، احيا و نظير آنها». ۳
ب. معيار در تشخيص صفت ذات و صفت فعل
ثقة الإسلام شيخ كلينى در الكافى، از چند جهت ميان صفت ذات و صفت فعل ،