شرح روايات « اراده خداوند » در اصول « الكافي » - صفحه 174

شرح روايات باب «المشيئة و الإرادة»

1. عن على بن ابراهيم الهاشمى قال : سمعت أبا الحسن موسى بن جعفر عليهماالسلام يقول: لا يكون شى ء إلّا ما شاء اللّه و أراد و قدّر و قضى. قلت: ما معنى شاء؟ قال: ابتداء الفعل. قلت: ما معنى قدّر؟ قال: تقدير الشى ء من طوله و عرضه. قلت: ما معنى قضى؟ إذا قضى امضاه، فذلك الذى لامردّ له. ۱
علّامه طباطبايى در ذيل روايت مى نويسد :
هيچ شكّى نيست كه در افعال اختيارى ما، مشيّت، اراده و تقدير وجود دارد و قضا ، عبارت است از حكم قطعى تا آن جا كه خدوند سبحان براى موجودات، افعالى شمرده كه صادر از علم و قدرت اوست و نمى توان ادّعا كرد كه در فعلش ـ كه جهاتى از فعل اختيارى بما انّه فعل اختيارى است ـ خالى از مشيّت ، اراده و تقدير و قضا باشد. پس مشيّت و اراده، در فعل اختيارى به جهت تحقّقش در نفس فاعل بعد از علم و قبل از فعل، معنا دارد و اين معنا، از حيث ارتباطش با فاعل «مشيّة به» ناميده مى شود و از حيث ارتباطش با فعل، «ارادة»، ناميده مى شود. تقدير، تعيين مقدار فعل است از حيث تعلّق مشيّت به آن. و قضاء ، همان حكم پايانى است كه بدون واسطه، بين او و بين فعل است. مثلاً هنگامى كه آتشى را به پنبه نزديك مى كنيم و آتش، طالب براى سوزاندن است، خواست آن براى سوزاندن برانگيخته مى شود، سپس با زياد كردن اين نزديكى ، اراده سوزاندن به وجود مى آيد . سپس با توجّه به چگونگى نزديكى و شكل پنبه و نحوه قرار دادن آن و ساير موارد مشابه، موجب تقدير سوزاندن مى شود . پس اگر پنبه مرطوب باشد ، آتش در او اثر نمى گذارد. و همين طور آشكار مى شود جهت ظهور آنچه كه از فعل مخفى بود،

1.الكافى، ج ۱، ص ۱۵۰ (على بن ابراهيم هاشمى گفت: از ابوالحسن موسى بن جعفر عليهماالسلام شنيدم مى فرمود: «نباشد چيزى جز آنچه خدا خواهد و اراده كند و مقدّر سازد و مجرى دارد» . گفتم: خواسته چيست؟ فرمود: «آغاز كردن كار است» . گفتم: معناى مقدّر سازد چيست؟ فرمود: «اندازه گرفتن چيز است از جهت درازا و پهنايش» گفتم: معنى قضا چيست؟ فرمود: «چون چيزى را قضا كند، آن را بگذراند و آن است كه ديگر برگشتى ندارد») .

صفحه از 188