شرح روايات « اراده خداوند » در اصول « الكافي » - صفحه 182

متعلّق آن ، كليه نظام وجود است از ماكان و ما يكون وما هو كائن . و تعلّق آن به اشيا ، از قبيل تعلّق مطلق به مقيّد است ، نه مقيّد به مقيّد . كما اين كه حقيقت ذات نيز با حفظ وحدت ، علّت كلّيه كثرات و به وحدت خويش ، معيّتِ قيّوميّه به متكثّرات دارد ، بدون حصول كثرت در ذات . و علم ، قدرت ، اراده و مشيّت او ، اراده ، علم ، قدرت و مشيّت و وجود واحد ، با حفظ وحدت خويش ، متجلّى در كثرات و تنزّل در مراتب و درجات است ، بدون تجافى از مقام ذات خود .
اراده ، علم ، قدرت ، حيات و كلام او ، قديم ، ازلى و واحد است . و مراد و معلوم مقدور ، حادث ، متكثّر و ممكن است . و علم ، قدرت و ديگر امّهات صفات و اسماى حقّ ، واجب اند و متعلّقات آن ، ممكن الوجودند . علم ، واحد به وحدت اطلاقيه و معلوم ، متكثّر و داراى وحدت عدديه است . «هُوَ مَعَكُمْ» ، همان وحدت در كثرت است و «إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى»۱ ، كثرت در وحدت است .
فعل اطلاقى حقّ ، واحد است : «وَ مَآ أَمْرُنَآ إِلَا وَ حِدَةٌ»۲ ؛ ولى آثار ، متكثّر و متعدّد است . لذا اوّل ، صادر را ارباب تحقيق ، مشيّت فعليه ظلّ مشيّت ذاتيه دانسته و اشيا كه به ظهور مشيّت فعليه متحقّق مى شوند ، متكثّرند .
اين مشيّت مطلقه ، مقام حقيقت مطلقه و مرتبه كلّيّه ولايت محمّديه است و به حكم «أوّلنا محمّد و آخرنا محمّد» ، عين ولايت علويه و مهدويه است . و «نحن مشية اللّه » ، همان مشيّت فعليه است كه از آن ، «مقام امر» ، «تجلّى ذاتى» ، «رحمت واسعه» و «نفس رحمانى» نيز تعبير كرده اند و بدين خاطر ، تحت سلطه «كُن» وجوديه قرار ندارد ؛ بلكه نفس فيض (كن) است و عقل اوّل ، «اول من بايعه» است ... . ادعيه ، زيارات و روايات ، مملو است از اين اصل مهم كه به مقام ولايت كلّيه ، فتح باب رحمت ذاتيه و به آن حقيقت ، آخريت و رجوع إلى اللّه و تجلّى حقّ به اسم آخر ، متحقّق مى شود ، سرّ «بكم بدأ اللّه و بكم يختم» و «بنا عبد اللّه وبنا عرف اللّه » ، ظاهر مى گردد . ۳

1.. سوره علق ، آيه ۸ .

2.. سوره قمر ، آيه ۵۰ .

3.. نقدى بر تهافت الفلاسفه غزالى ، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۵ .

صفحه از 188